مطالب مرتبط با کلیدواژه

بقلی شیرازی


۱.

بررسی عناصر زبان شناسی زیست محیطی در متون عرفانی با تکیه بر آثار بهاءولد، مولوی و بقلی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان زبان شناسی محیط زیست بهاء ولد بقلی شیرازی مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۳ تعداد دانلود : ۳۷۴
زبان شناسی زیست محیطی یکی از شاخه های جدید زبان شناسی است که به بررسی نقش زبان در تخریب های محیط زیست می پردازد؛ زیرا با پذیرش اصل ارتباط بین زبان و تفکر در زبانشناسی، خواهیم پذیرفت که طرز تفکر ما بر نحوه برخورد و رفتار ما با طبیعت تأثیر می گذارد. زبانشناسان با بررسی و تجزیه و تحلیل متون، در جست و جوی الگوهایی ذهنی هستند که ارتباط انسان با طبیعت را اصلاح و بازسازی می کند. نگارندگان، با این پیش فرض که عارفان به سبب ارتباط تنگاتنگ با جهان هستی، برای بیان اندیشه های انتزاعی خود، بیشترین بهره را از عناصر طبیعت گرفته اند، بر این باورند که زبان عرفان قادر است الگوهایی ارایه کند که با ترویج آن ها، زیرساخت های فکری و فرهنگی مردم نسبت به محیط زیست در جهت مثبت دگرگون شود. نتیجه بررسی ها بیان گر آن است که در دنیای کنونی که محیط زیست هر لحظه بیشتر تخریب می شود، ترویج چنین الگوهایی در به کرد زیر ساخت های فکری و اندیشگی جامعه نسبت به طبیعت مؤثر است.
۲.

تأثیرِ اندیشه هایِ نوافلاطونی، در باب «بهره مندی» و «صدور»، بر وضعِ اصطلاحِ «التباس» در اندیشه روزبهان بقلی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون فلوطین روزبهان بقلی شیرازی بهره مندی صدور و التباس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۲۵۸
در پژوهش حاضر، نگارندگان، برآنند که به روش توصیفی تحلیلی، مشخّص کنند که منظور روزبهان از به کاربردن واژه «التباس» چیست و منابع فکری وی در وضع این اصطلاح، کدام است. التباس، از واژه های ویژه در منظومه فکری روزبهان بقلی شیرازی (606 ه .ق.) است. وی، برای مسمّی کردن نحوه پدیدار شدن خداوند در عالم، از این عنوان استعاری بهره گرفته است. این اندیشه، قبل از روزبهان، در فلسفه یونان، به ویژه در اندیشه افلاطون و فلوطین، سابقه داشته است و وزبهان، با واسطه، از ایشان متأثر بوده است. نظریّات افلاطون و فلوطین از طریق ترجمه آثار ایشان، هم نشینی با مسیحیان و... به عالم اسلام راه پیدا کرده بود و بر جریان فکری عالم اسلام تأثیرگذار بوده است. در این میان، عقاید روزبهان در باب رابطه آفریدگار با آفریدگان، به افلاطون و فلوطین، بسیار شبیه است تا جایی که حتّی تمثیل های ایشان مشترک است. با در نظر گرفتن مراودات فرهنگی فراوان میان شرق و غرب مدیترانه، باید گفت که این شباهت به حدّی است که ثابت می کند، روزبهان، متأثر از عقاید این فلسوفان یونانی بوده است و «نوافلاطونی» خواندن وی، بی وجه نیست.