تدبر در آیات قرآن
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
تدبر در آیات قرآن، یعنی تعمق و ژرفنگری برای دستیابی به پیامهای حاصل از آیات که از دقت نظر روی یکایک واژههای به کار رفته در هر آیه و بار فرهنگی هر یک حاصل میشود؛از جمله تکیهگاه آیات که از آنها پیامها صادر میشوند، این موارد هستند:
-موضوع آیات و مسائل محوری آن؛
-نوع خطاب و مخاطب آیات؛
-صفات الهی که نوعا آخر آیات آورده میشوند.
-تکیهگاه آیات و هشدارهای آنها؛
-مسائل لوازمی حاصل از جهتگیری آیات و مقتضیات آنها.
و از این قبیل زمینههایی که در آیات بسترساز برداشتهای متنوع ما خواهند بود.
برای روشن شدن مطلب کافی است، عملا وارد این مقوله شویم.چنانچه مواردی دیگری پیشآمد، به طور ضمنی متذکر خواهیم شد.
قطعا بسیاری از قرآنپژوهان خوب میدانند که اولین اثر گرانقدری که به گونه علمی و اصولی به امر تدبر در آیات پرداخته است و از سایر آثاری که در این راستا تألیف شدهاند، گوی سبقت را ربوده است، «تفسیر راهنما»ست که به انصاف باید آن را«راهنمای تفسیر» نامید؛از آنجاست که این اثر علمی، اصولا وجهه تفسیری ندارد.
درس اول:فراز اول سوره حجرات ولایت الله و نقش رهبری به عنوان دو رکن از ارکان حکومت اسلامی
یا ایّها الّذین آمنوا لا تقدّموا بین یدی اللّه رسوله و اتّقوا اللّه انّ اللّه سمیع علیم(حجرات/1).
یا ایّها الّذین آمنوا لا ترفعوا اصواتکم فوق صوت النّبیّ و لا تجهروا بالقول له کجهر بعضکم لبعض ان تحبط اعمالکم و انتم لا تشعرون(حجرات/2).
انّ الّذین یغضّون اصواتهم عند رسول اللّه اولئک الّذین امتحن اللّه قلوبهم للتّقوی لهم مغفرة و اجر عظیم(حجرات/3).
انّ الّذین ینادونک من وراء الحجرات اکثرهم لا یعقلون(حجرات/4).
و لو انّهم صبروا حتّی تخرج الیهم لکان خیرا لهم و اللّه غفور رحیم(حجرات/5).
1-1.اولین ویژگی در نظام اجتماعی دینی و حکومت اسلامی، انحصار تشریع و قانونگذاری به ذات حق و نفی و تحریم هرگونه اجتهاد و اظهار نظری در مقابل فرامین الهی است(حرام بودن اجتهاد و اظهار نظر کردن در مقابل نص قانون الهی).
توضیح:ملاحظه میشود که این برداشت مستقیما از عبارت«لا تقدموا بین یدی الله»که خطاب به مؤمنین است، حاصل میگردد.چنین تعهدی را قبول ولایت الله میخوانند.
1-2.قبول این ولایت الله و تعهد در قبال آن مستلزم قبول ولایت سرپرستی نماینده او به عنوان رهبر، امام و الگو و مجری قوانین و احکام الهی است که در رأس حکومت دینی قرار گرفته و نقش فصل الخطاب را دارد. احکام حکومتی او هم ارزش احکام الهی است و آحاد امت ملزم به رعایت آن هستند.(لا تقدموا بین یدی و رسوله).
در نتیجه، اظهار نظر کردن در مقابل احکام حکومتی که از جانب رهبر الهی صادر میشود، تحریم گشته و نافرمانی از آن به منزله نافرمانی از احکام الهی است.
1-3.شرط تقوای الهی داشتن و در دینداری خدامدار بودن که خود شرط قبول اعمال عبادی است(انما یتقبل الله من المتقین)، التزام عملی به احکام الهی و احکام حکومتی است(و اتقو الله).
1-4.چنانچه در بین امت اسلامی افرادی باشند که دور از دید دیگران، در مقام توطئه و نافرمانی و دارای نیّات شومی باشند، بدانند که بر خدا پوشیده نیست و نفاق هرگز نجاتبخش نخواهد بود(انّ اللّه سمیع علیم).
2-1.به تعهدی در مقابل فرامین الهی(کفر و نفاق) و نپذیرفتن ولایت مقام رهبری و موضعگیری در مقابل وی، عدم رعایت حرمت و شخصیت رهبر و ادب برخورد با او، چنانچه آگاهانه باشد، موجب حبط تمامی اعمال عبادی خواهد شد(ان تحبط اعمالکم).
2-2.وجوب و ضرورت قبول ایمان به ولایت رهبر، اعم از اینکه رهبر پیام خدا، معصوم او، و یا ولی فقیه باشد، از آن جهت که همه آنها مجری قوانین الهی هستند و نقش فصل الخطاب بودن آنها یک ضرورت سیاسی قبول این ولایت الله و تعهد در قبال آن مستلزم قبول ولایت و سرپرستی نماینده او به عنوان رهبر، امام و الگو و مجری قوانین و احکام الهی است که در رأس حکومت دینی قرار گرفته و نقش فصل الخطاب را دارد.احکام حکومتی او هم ارزش احکام الهی است و آحاد امت ملزم به رعایت آن هستندتدبر در آیات قرآن، یعنی تعمق و ژرفنگری برای دستیابی به پیامهای حاصل از آیات که از دقتنظر روی یکایک واژههای به کار رفته در هر آیه و بار فرهنگی هر یک حاصل میشود
حکومتی و اجتماعی است، دارای ارزش مساوی است و ولایت مطلقه هر یک از آنان به اعتبار حکومت دینی و ولایت الله است؛به این دلیل، که تضعیف مقام رهبری، تضعیف حکومت دینی و--احکام اجتماعی و در نتیجه، تضعیف ولایت الله خواهد بود.
3-1.کسانی که رعایت ادب برخورد با رهبر دینی را میکنند و عملا به ولایت او وفادارند، دارای تقوای آزموده شدهای هستند.به عبارت دیگر، قبول ولایت رهبر لازمه قبول ولایت الله و تقوای الهی است (اولئک الذین امتحن الله قلوبهم للتقوی).
3-2.کسانی که تقوای الهی تعهد عملی نسبت به ولایت رهبر دارند، چنانچه در اعمال عبادی قصور و کوتاهی کنند، مشمول غفران الهی قرار خواهند گرفت و ولایت آنان موجب قبول سایر اعمال آنها خواهد شد(هم مغفرة).
3-3.تقوای الهی و استحکام تعهد عملی در قبال ولایت رهبر از آن جهت که جزو اصول دین و از لوازم توحید و نبوت است، ارزش بلندپایهای دارد و اجر عظیمی را به همراه خواهد داشت(اجر عظیم).
4-1.اکثر کسانی که ندانسته ادب برخورد با رهبر الهی را رعایت نمیکنند، رفتارشان از روی بیخردی است و غرض و مرض و تعمدی ندارند.
5-1.افراد کمخرد اعمالشان از روی عجله انجام میشود.چنانچه شکیبایی به خرج دهند، عقل آنها به کار میافتد و خود قبح عمل خویش را درک خواهند کرد.(اکثرهم لا یعقلون-و لو انّهم صبروا)
5-2.چنین افرادی که عجولانه و از روی غفلت برخورد بیادبانه دارند، چنانچه به خود آیند و توبه کنند، مشمول غفران و مهر الهی قرار خواهند گرفت.
4-2.در مقابل این اکثریت، اقلیتی هم هستند که آگاهانه جسارت میکنند و نسبت به ولایت رهبر بیایمان هستند که در نتیجه اعمالشان خبط میگردد.
امام خمینی(ره):
«یکی دیگر از حجب که مانع استفاده از این صحیفه نورانیّه است، اعتقاد به آن است که جز آنچه مفسّرین نوشته یا فهمیدهاند، کسی را حق استفاده از قرآن شریف نیست.و تفکّر و تدبّر در آیات شریفه را با تفسیر به رأی، که ممنوع است، اشتباه نمودهاند، و به واسطه این رأی فاسد و عقیده باطله، قرآن شریف را از جمیع فنون استفاده، عاری و قرآن را به کلّی مهجور نمودهاند؛در صورتی که استفادههای اخلاقی و ایمانی و عرفانی به هیچوجه مربوط به تفسیر نیست تا تفسیر به رأی باشد.»
(برگرفته از«قرآن کتاب هدایت»، دفتر سیزدهم، ص 133)
امام خمینی(ره):
«قرآن یک سفرهای است که انداخته شده است برای همه طبقات، یعنی یک زبانی دارد که این زبان هم زبان عامه مردم است و هم زبان فلاسفه است و هم زبان عرفای اصطلاحی است و هم زبان اهل معرفت به حسب واقع. در این کتاب شریف، مسائلی هست که مهمش مسائل معنوی است.»
(برگرفته از«قرآن کتاب هدایت»، دفتر سیزدهم، ص 127)
-موضوع آیات و مسائل محوری آن؛
-نوع خطاب و مخاطب آیات؛
-صفات الهی که نوعا آخر آیات آورده میشوند.
-تکیهگاه آیات و هشدارهای آنها؛
-مسائل لوازمی حاصل از جهتگیری آیات و مقتضیات آنها.
و از این قبیل زمینههایی که در آیات بسترساز برداشتهای متنوع ما خواهند بود.
برای روشن شدن مطلب کافی است، عملا وارد این مقوله شویم.چنانچه مواردی دیگری پیشآمد، به طور ضمنی متذکر خواهیم شد.
قطعا بسیاری از قرآنپژوهان خوب میدانند که اولین اثر گرانقدری که به گونه علمی و اصولی به امر تدبر در آیات پرداخته است و از سایر آثاری که در این راستا تألیف شدهاند، گوی سبقت را ربوده است، «تفسیر راهنما»ست که به انصاف باید آن را«راهنمای تفسیر» نامید؛از آنجاست که این اثر علمی، اصولا وجهه تفسیری ندارد.
درس اول:فراز اول سوره حجرات ولایت الله و نقش رهبری به عنوان دو رکن از ارکان حکومت اسلامی
یا ایّها الّذین آمنوا لا تقدّموا بین یدی اللّه رسوله و اتّقوا اللّه انّ اللّه سمیع علیم(حجرات/1).
یا ایّها الّذین آمنوا لا ترفعوا اصواتکم فوق صوت النّبیّ و لا تجهروا بالقول له کجهر بعضکم لبعض ان تحبط اعمالکم و انتم لا تشعرون(حجرات/2).
انّ الّذین یغضّون اصواتهم عند رسول اللّه اولئک الّذین امتحن اللّه قلوبهم للتّقوی لهم مغفرة و اجر عظیم(حجرات/3).
انّ الّذین ینادونک من وراء الحجرات اکثرهم لا یعقلون(حجرات/4).
و لو انّهم صبروا حتّی تخرج الیهم لکان خیرا لهم و اللّه غفور رحیم(حجرات/5).
1-1.اولین ویژگی در نظام اجتماعی دینی و حکومت اسلامی، انحصار تشریع و قانونگذاری به ذات حق و نفی و تحریم هرگونه اجتهاد و اظهار نظری در مقابل فرامین الهی است(حرام بودن اجتهاد و اظهار نظر کردن در مقابل نص قانون الهی).
توضیح:ملاحظه میشود که این برداشت مستقیما از عبارت«لا تقدموا بین یدی الله»که خطاب به مؤمنین است، حاصل میگردد.چنین تعهدی را قبول ولایت الله میخوانند.
1-2.قبول این ولایت الله و تعهد در قبال آن مستلزم قبول ولایت سرپرستی نماینده او به عنوان رهبر، امام و الگو و مجری قوانین و احکام الهی است که در رأس حکومت دینی قرار گرفته و نقش فصل الخطاب را دارد. احکام حکومتی او هم ارزش احکام الهی است و آحاد امت ملزم به رعایت آن هستند.(لا تقدموا بین یدی و رسوله).
در نتیجه، اظهار نظر کردن در مقابل احکام حکومتی که از جانب رهبر الهی صادر میشود، تحریم گشته و نافرمانی از آن به منزله نافرمانی از احکام الهی است.
1-3.شرط تقوای الهی داشتن و در دینداری خدامدار بودن که خود شرط قبول اعمال عبادی است(انما یتقبل الله من المتقین)، التزام عملی به احکام الهی و احکام حکومتی است(و اتقو الله).
1-4.چنانچه در بین امت اسلامی افرادی باشند که دور از دید دیگران، در مقام توطئه و نافرمانی و دارای نیّات شومی باشند، بدانند که بر خدا پوشیده نیست و نفاق هرگز نجاتبخش نخواهد بود(انّ اللّه سمیع علیم).
2-1.به تعهدی در مقابل فرامین الهی(کفر و نفاق) و نپذیرفتن ولایت مقام رهبری و موضعگیری در مقابل وی، عدم رعایت حرمت و شخصیت رهبر و ادب برخورد با او، چنانچه آگاهانه باشد، موجب حبط تمامی اعمال عبادی خواهد شد(ان تحبط اعمالکم).
2-2.وجوب و ضرورت قبول ایمان به ولایت رهبر، اعم از اینکه رهبر پیام خدا، معصوم او، و یا ولی فقیه باشد، از آن جهت که همه آنها مجری قوانین الهی هستند و نقش فصل الخطاب بودن آنها یک ضرورت سیاسی قبول این ولایت الله و تعهد در قبال آن مستلزم قبول ولایت و سرپرستی نماینده او به عنوان رهبر، امام و الگو و مجری قوانین و احکام الهی است که در رأس حکومت دینی قرار گرفته و نقش فصل الخطاب را دارد.احکام حکومتی او هم ارزش احکام الهی است و آحاد امت ملزم به رعایت آن هستندتدبر در آیات قرآن، یعنی تعمق و ژرفنگری برای دستیابی به پیامهای حاصل از آیات که از دقتنظر روی یکایک واژههای به کار رفته در هر آیه و بار فرهنگی هر یک حاصل میشود
حکومتی و اجتماعی است، دارای ارزش مساوی است و ولایت مطلقه هر یک از آنان به اعتبار حکومت دینی و ولایت الله است؛به این دلیل، که تضعیف مقام رهبری، تضعیف حکومت دینی و--احکام اجتماعی و در نتیجه، تضعیف ولایت الله خواهد بود.
3-1.کسانی که رعایت ادب برخورد با رهبر دینی را میکنند و عملا به ولایت او وفادارند، دارای تقوای آزموده شدهای هستند.به عبارت دیگر، قبول ولایت رهبر لازمه قبول ولایت الله و تقوای الهی است (اولئک الذین امتحن الله قلوبهم للتقوی).
3-2.کسانی که تقوای الهی تعهد عملی نسبت به ولایت رهبر دارند، چنانچه در اعمال عبادی قصور و کوتاهی کنند، مشمول غفران الهی قرار خواهند گرفت و ولایت آنان موجب قبول سایر اعمال آنها خواهد شد(هم مغفرة).
3-3.تقوای الهی و استحکام تعهد عملی در قبال ولایت رهبر از آن جهت که جزو اصول دین و از لوازم توحید و نبوت است، ارزش بلندپایهای دارد و اجر عظیمی را به همراه خواهد داشت(اجر عظیم).
4-1.اکثر کسانی که ندانسته ادب برخورد با رهبر الهی را رعایت نمیکنند، رفتارشان از روی بیخردی است و غرض و مرض و تعمدی ندارند.
5-1.افراد کمخرد اعمالشان از روی عجله انجام میشود.چنانچه شکیبایی به خرج دهند، عقل آنها به کار میافتد و خود قبح عمل خویش را درک خواهند کرد.(اکثرهم لا یعقلون-و لو انّهم صبروا)
5-2.چنین افرادی که عجولانه و از روی غفلت برخورد بیادبانه دارند، چنانچه به خود آیند و توبه کنند، مشمول غفران و مهر الهی قرار خواهند گرفت.
4-2.در مقابل این اکثریت، اقلیتی هم هستند که آگاهانه جسارت میکنند و نسبت به ولایت رهبر بیایمان هستند که در نتیجه اعمالشان خبط میگردد.
امام خمینی(ره):
«یکی دیگر از حجب که مانع استفاده از این صحیفه نورانیّه است، اعتقاد به آن است که جز آنچه مفسّرین نوشته یا فهمیدهاند، کسی را حق استفاده از قرآن شریف نیست.و تفکّر و تدبّر در آیات شریفه را با تفسیر به رأی، که ممنوع است، اشتباه نمودهاند، و به واسطه این رأی فاسد و عقیده باطله، قرآن شریف را از جمیع فنون استفاده، عاری و قرآن را به کلّی مهجور نمودهاند؛در صورتی که استفادههای اخلاقی و ایمانی و عرفانی به هیچوجه مربوط به تفسیر نیست تا تفسیر به رأی باشد.»
(برگرفته از«قرآن کتاب هدایت»، دفتر سیزدهم، ص 133)
امام خمینی(ره):
«قرآن یک سفرهای است که انداخته شده است برای همه طبقات، یعنی یک زبانی دارد که این زبان هم زبان عامه مردم است و هم زبان فلاسفه است و هم زبان عرفای اصطلاحی است و هم زبان اهل معرفت به حسب واقع. در این کتاب شریف، مسائلی هست که مهمش مسائل معنوی است.»
(برگرفته از«قرآن کتاب هدایت»، دفتر سیزدهم، ص 127)