چکیده

احسان طبری یکی از پیروان جریان مارکسیست ـ لنینیست در ایران و از روشنفکران مطرح و قابل تأمل این جریان به شمار می آید. در نگاهی کلی می توان، حیات فکری و گفتمان معرفتی حاکم بر آثار طبری را، به دو دوره ی قبل و بعد از انقلاب بهمن 1357ش.، تقسیم نمود. عدم انطباق و سنخیت گفتمان مارکسیست ـ لنینیستی با واقعیت ها و مستندات تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ایران، نگاه تک ساحتی و تقلیل گرایانه، شیفتگی به مفاهیم و مبانی مارکسیستی به مثابه ی وحی و باوری مقدس، از بخش های انحراف و از معایب عمده ی گفتمان حاکم بر آثار طبری تا قبل از انقلاب می باشد. طبری در مرحله ی دوم از حیات فکری خود، در تعلق به مبانی مارکسیستی ـ لنینیستی تجدید نظر کرد و حتی با نوشتن آثاری چون: ""کژراهه""، ""شناخت و سنجش مارکسیسم""، از منظری اسلام گرایانه ، گذشته ی فکری خود را مورد نقد و هجوم قرار داد. این جستار در نظر دارد، با تکیه و تمرکز بر داشته ها و داده ها، در حد بضاعت، گفتمان معرفتی حاکم بر آثار طبری را ، مورد مداقه و امعان نظر قرار دهد.

تبلیغات