آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

محمد بن موسی خوارزمی ریاضی دان بلندآوازة ایرانی در قرن سوم هجری علمی را برای نخستین بار صورت بندی و تدوین کرد که خود آن را «جبر و مقابله» نامید؛ علمی که تمام شرایط یک دانش واقعی را داشت، یعنی همان که ارو پاییان از آن به «ساینس» تعبیر می کنند. این ریاضی دان با استفاده از این دانش نو پا توانست همة معادلات درجه دوم زمانش را حل و راه را برای حل معادلات درجة بالاتر هموار کند. بر اساس الواح بابلی و آثار برجای مانده از محاسبه گران هندی در عهد باستان، مردمان بابل و هند به حل حالات خاصی از معادلات درجه دوم موفق شده بودند، اما آن ها راه حل های خود را فقط به صورت دستور ارائه کردند؛ یعنی این راه حل ها، که برای رفع نیازهای زندگی روزمرة آنان ارائه شده بودند و نه به منظور گسترش دانش ریاضی، فاقد براهین علمی بودند. ابتکار خوارزمی در آن است که وی نخست همة معادلات درجه دوم شناخته شدة زمانش را بررسی می کند؛ در مرحلة دوم روش حل هریک از آن ها را ارائه می دهد؛ سرانجام در مرحلة سوم، این روش ها را با کمک علم هندسه اثبات می کند؛ مؤلفه هایی که درمجموع علم جدیدی به نام «جبر» را تشکیل می دهند. این علم، که از طریق ترجمه های لاتینی کتاب خوارزمی در قرون وسطی به اروپا راه یافت، هم در قرون وسطی و هم در عصر رنسانس تحول بزرگی در علم ریاضیات را موجب شد، چنان که در قرن شانزدهم میلادی تارتاگلیا و کاردان، ریاضی دانان ایتالیایی که با ترجمة لاتینی جبر و مقابله، آشنا بودند روش این ریاضی دان ایرانی را برای حل معادلة درجه سوم تعمیم دادند و بدین ترتیب گام دیگری در گسترش ریاضیات برداشتند. در این مقاله کوشیده ایم چگونگی تکوین علم جبر را نشان دهیم و تأثیر آن را در اروپا بررسی کنیم.

تبلیغات