هدایتها و ارزشها: راز هدایت
آرشیو
چکیده
متن
هدایتها و ارزشها: راز هدایت
قرآن خود را کتاب هدایت دانسته «هدی للمتقین1 ـ یهدی للّتی هی اقوم2»
و گفتار حاضر پاسخی است به این دو پرسش در باب هدایت، که:
1ـ واژه هدایت در عصر نزول به چه معنی بوده و کاربرد آن در قرآن ، چه مایه از بلاغت داشته است؟
2ـ مضمون جهان شناختی هدایت چیست؟
پاسخ به سؤال اول: معنی و مفهوم هدایت
«زندگی، سفری اکتشافی و هدایت، نیازی انسانی است»
«در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشهای برون آی ای کوکب هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بی نهایت»
هدایت یعنی راهنمایی . درعصر نزول قرآن، مردم عرب این کلمه را برای شناساندن راه و مقصد به کار میبردند. عرب میاندیشید که چگونه راه را از بیراهه باز شناسد و برای رسیدن به مقصد چه راهی را بپیماید. آنها با اتکا به هوش و تجارب خود و استفاده از راهنمایی رهشناسان بهسوی منزل مقصود حرکت میکردند و عرب، در عصر بعثت به این فرایند، هدایت میگفت.
در قرآن، ستارهها و راههای کهکشان، وسیلهای برای هدایت انسانها در تاریکیهای صحرا و دریا به شمار آمده است.
در داستان دلاویز «موسی و آن آتش رازناک» معنی هدایت، به خوبی دریافتنی است:«موسی در بیابان با خانوادهاش راه گم کرده، هو ا سرد و تاریک است. او احساس مسؤولیت میکند و ذهن و جانش برای حل مشکل کسان در تب و تاب و تکاپوست. این سو و آن سو به جستوجو بر میخیزد. آتشی از دور میبیند. به خانوادهاش می گوید: درنگ کنید! من آتشی دیدم. باشد که از آن پارهای برایتان بیاورم یا در آن هدایتی پیدا کنم «او اجد علی النّار هُدی» و هنگامی که به آن نزدیک میشود، ندا در داده میشود که ای موسی! هان! منم ، پروردگار تو…. و در بحبوحه همین حادثه شورانگیز است که وی به رسالترهایی بخشیدن به قوم خویش (بنی اسرائیل) نیز مبعوث و برانگیخته میشود.3
باری، به قولی، در زبان عرب، هدایت با هدیه همریشه است. راستی نیز هدایت برای کسی که نمیداند راه چیست و از کجا میتوان به مقصد و مراد رسید، موهبتی گرامی است. شاید این از بلاغت قرآن است که خود را کتاب هدایت معرّفی کرده و کلمه هدایت را به صورتهای مختلف، بیش از سیصد بار به کار برده است. واژهای که در جغرافیای جزیرة العرب و عینیت حیاتِ مردم آن دیار، بسیار ملموس مینمود. عرب با آن واحهها و بیابانها و تحرّک و صحراگردی، هدایت را با تمام وجود درمییافت و ارزش راهیابی و راهنمایی را خوب میفهمید.
نه تنها عرب، بلکه هر کسی نیز که بداند «زندگی سفری اکتشافی است»، میداند که رهشناسی و راهنمایی، نیازی انسانی است و علامات طریق اهمیت بسیار دارند و در دلالتها و نشانههای سر راه زندگی ، چه لطفی و عنایتی نهفته است و الهامات و بصیرتهایی که میتوان برای تداوم راه از آنها یاری جست، چقدر حیاتی هستند و پیامهای هدایت که نفوسِ مستعدّ ، از درون و بیرون میگیرند، تا چه اندازه در گسترش و اعتلای زندگی انسان مؤثّر است. در واقع، بلاغت اعجاز آمیز قرآنی، با فراوانی کاربرد مادّه هدایت، نه تنها زیستگاه خاص عرب در آن روز، بلکه روان شناسی عامّ بشر را منظور داشته است.
پاسخ به سؤال دوّم: راز هدایت
«خیز تا بر کلک آن نقّاش جان افشان کنیم کاین همه نقشعجب درگردش پرگار داشت»سرّ هدایت در همه هستی جلوه میکند، دل میبرد و نهان میشود. در افق قرآنی، طبیعت، اثری هنری و سرشار از خلاقیت است. آیتی از کردگار و پروردگار است و راهی که به او میانجامد. واقعیتی ماورایی و برتر از افهام و اذهان ، ما را با مشاهده این همه آثارِ آفرینشگری ، سامان بخشی، تقدیر و هدایت، به تسبیح و تنزیه وا میدارد.
«سبّح اسم ربّک الاعلی. الّذی خلق فسوّی. و الذّی قدّر فهدی». موسی که دیدیم جان او چهسان در وادی مقدّس به روشنایی هدایت، درخشش یافت، خطاب به فرعون چنین گفت:«پروردگار ما همان حقیقتی است که به هر چیزی خلقتش را بخشیده، سپس هدایت کرده است» «قال ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی»4.
بدین ترتیب، در عالم تکوین، ناموس هدایت،پدیدهها را بدان سو سوق میدهد که آثار وجودی خود را ظاهر کنند و به تحقق استعدادها و کمالِ لایق خویش نایل آیند و بشکفند و بارور شوند. یک ذرّه بنیادی اتم با انتظام کوانتمی خود، کهکشانها با تشکّل و حرکتشان، دانه گیاه با مسیری که از جوانه زدن تا به برنشستن میپیماید، آدمی در سیرِ تکامی خویش، از نطفه و حق بودن تا به کارگیری علم و قلم ، همه تجلیگاه نیروی موّاج هدایت در سرّ هستی است.
نغمه دل انگیز هدایت، در طراوت گیاهان، صدای نَفَسِ باغچه، نبض گلها، سرنوشتتری آب، عادتِ سبز درخت، موسیقی روییدن و جریان سیال هستی طنین افکن است. راز هدایت، در عالم و آدم موج میزند «و خدایی که در این نزدیکی است. لای این شببوها، پای آن کاج بلند، روی قانون گیاه، روی آگاهی آب»5.
پانوشتها:
1. بقره (2)، آیه 2.
2. اسراء (17)، آیه 9.
3. ر.ک: آیات 9 به بعد سوره مبارکه طه.
4. طه (20)، آیه 50.
5. از سهراب سپهری.
قرآن خود را کتاب هدایت دانسته «هدی للمتقین1 ـ یهدی للّتی هی اقوم2»
و گفتار حاضر پاسخی است به این دو پرسش در باب هدایت، که:
1ـ واژه هدایت در عصر نزول به چه معنی بوده و کاربرد آن در قرآن ، چه مایه از بلاغت داشته است؟
2ـ مضمون جهان شناختی هدایت چیست؟
پاسخ به سؤال اول: معنی و مفهوم هدایت
«زندگی، سفری اکتشافی و هدایت، نیازی انسانی است»
«در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشهای برون آی ای کوکب هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بی نهایت»
هدایت یعنی راهنمایی . درعصر نزول قرآن، مردم عرب این کلمه را برای شناساندن راه و مقصد به کار میبردند. عرب میاندیشید که چگونه راه را از بیراهه باز شناسد و برای رسیدن به مقصد چه راهی را بپیماید. آنها با اتکا به هوش و تجارب خود و استفاده از راهنمایی رهشناسان بهسوی منزل مقصود حرکت میکردند و عرب، در عصر بعثت به این فرایند، هدایت میگفت.
در قرآن، ستارهها و راههای کهکشان، وسیلهای برای هدایت انسانها در تاریکیهای صحرا و دریا به شمار آمده است.
در داستان دلاویز «موسی و آن آتش رازناک» معنی هدایت، به خوبی دریافتنی است:«موسی در بیابان با خانوادهاش راه گم کرده، هو ا سرد و تاریک است. او احساس مسؤولیت میکند و ذهن و جانش برای حل مشکل کسان در تب و تاب و تکاپوست. این سو و آن سو به جستوجو بر میخیزد. آتشی از دور میبیند. به خانوادهاش می گوید: درنگ کنید! من آتشی دیدم. باشد که از آن پارهای برایتان بیاورم یا در آن هدایتی پیدا کنم «او اجد علی النّار هُدی» و هنگامی که به آن نزدیک میشود، ندا در داده میشود که ای موسی! هان! منم ، پروردگار تو…. و در بحبوحه همین حادثه شورانگیز است که وی به رسالترهایی بخشیدن به قوم خویش (بنی اسرائیل) نیز مبعوث و برانگیخته میشود.3
باری، به قولی، در زبان عرب، هدایت با هدیه همریشه است. راستی نیز هدایت برای کسی که نمیداند راه چیست و از کجا میتوان به مقصد و مراد رسید، موهبتی گرامی است. شاید این از بلاغت قرآن است که خود را کتاب هدایت معرّفی کرده و کلمه هدایت را به صورتهای مختلف، بیش از سیصد بار به کار برده است. واژهای که در جغرافیای جزیرة العرب و عینیت حیاتِ مردم آن دیار، بسیار ملموس مینمود. عرب با آن واحهها و بیابانها و تحرّک و صحراگردی، هدایت را با تمام وجود درمییافت و ارزش راهیابی و راهنمایی را خوب میفهمید.
نه تنها عرب، بلکه هر کسی نیز که بداند «زندگی سفری اکتشافی است»، میداند که رهشناسی و راهنمایی، نیازی انسانی است و علامات طریق اهمیت بسیار دارند و در دلالتها و نشانههای سر راه زندگی ، چه لطفی و عنایتی نهفته است و الهامات و بصیرتهایی که میتوان برای تداوم راه از آنها یاری جست، چقدر حیاتی هستند و پیامهای هدایت که نفوسِ مستعدّ ، از درون و بیرون میگیرند، تا چه اندازه در گسترش و اعتلای زندگی انسان مؤثّر است. در واقع، بلاغت اعجاز آمیز قرآنی، با فراوانی کاربرد مادّه هدایت، نه تنها زیستگاه خاص عرب در آن روز، بلکه روان شناسی عامّ بشر را منظور داشته است.
پاسخ به سؤال دوّم: راز هدایت
«خیز تا بر کلک آن نقّاش جان افشان کنیم کاین همه نقشعجب درگردش پرگار داشت»سرّ هدایت در همه هستی جلوه میکند، دل میبرد و نهان میشود. در افق قرآنی، طبیعت، اثری هنری و سرشار از خلاقیت است. آیتی از کردگار و پروردگار است و راهی که به او میانجامد. واقعیتی ماورایی و برتر از افهام و اذهان ، ما را با مشاهده این همه آثارِ آفرینشگری ، سامان بخشی، تقدیر و هدایت، به تسبیح و تنزیه وا میدارد.
«سبّح اسم ربّک الاعلی. الّذی خلق فسوّی. و الذّی قدّر فهدی». موسی که دیدیم جان او چهسان در وادی مقدّس به روشنایی هدایت، درخشش یافت، خطاب به فرعون چنین گفت:«پروردگار ما همان حقیقتی است که به هر چیزی خلقتش را بخشیده، سپس هدایت کرده است» «قال ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی»4.
بدین ترتیب، در عالم تکوین، ناموس هدایت،پدیدهها را بدان سو سوق میدهد که آثار وجودی خود را ظاهر کنند و به تحقق استعدادها و کمالِ لایق خویش نایل آیند و بشکفند و بارور شوند. یک ذرّه بنیادی اتم با انتظام کوانتمی خود، کهکشانها با تشکّل و حرکتشان، دانه گیاه با مسیری که از جوانه زدن تا به برنشستن میپیماید، آدمی در سیرِ تکامی خویش، از نطفه و حق بودن تا به کارگیری علم و قلم ، همه تجلیگاه نیروی موّاج هدایت در سرّ هستی است.
نغمه دل انگیز هدایت، در طراوت گیاهان، صدای نَفَسِ باغچه، نبض گلها، سرنوشتتری آب، عادتِ سبز درخت، موسیقی روییدن و جریان سیال هستی طنین افکن است. راز هدایت، در عالم و آدم موج میزند «و خدایی که در این نزدیکی است. لای این شببوها، پای آن کاج بلند، روی قانون گیاه، روی آگاهی آب»5.
پانوشتها:
1. بقره (2)، آیه 2.
2. اسراء (17)، آیه 9.
3. ر.ک: آیات 9 به بعد سوره مبارکه طه.
4. طه (20)، آیه 50.
5. از سهراب سپهری.