رسالت حقیقی انبیای عظام بر این اصل استوار بود که عبودیت در برابر حق تعالی در وجود انسان با عقل نهادینه گردد.با بعثت آنان طرق سعادت و شقاوت بیان گردید و انسان به غیب و ماورای تجرد عقلی راه یافت.با ابلاغ تکالیف الهی راههای عبودیت تعلیم داده شد و عقل در آشکار ساختن استعدادها و تعدیل نیروهااز تعالیم انبیاء بهره جست.پیامبر اعظم(ص)نیز در دعوت مردم به اسلام، اصالت را به پایه عقل داد و در جهت شکفتن استعدادهای عقلانی و بالندگی فکری آن ها کوشید.آئین اسلام بر عقل و علم و تفقه و بصیرت پایه ریزی شده و قرآن کریم با فرمان»ادع الی سبیل ربک بالحکمه والموعظه الحسنه وجادلهم بالتی هی احسن«.قابلیت هدایت آدمیان را بر اساس استعدادها و ظرفیت های متفاوت آنان بیان می دارد.اسلام باب آزادی،اندیشه،تفکر،اعتقاد و ایمان مبتنی بر عقلانیت را باز کرد و پیامبر اکرم(ص)و جانشینان آن حضرت با عوام زدگی،بدعت های دینی،قشری گری،جمود و جهالت دینی مبارزه کردند و روایت »قطع ظهری اثنان؛عالم متهتک و جاهل متنسک«بر اهتمام آن حضرت بر تعمیق معارف اسلامی اشاره دارد و طرح شعار»حسبنا کتاب الله«براساس رویکرد تعبد و سطحی نگری و قشری گرائی در دین طرح گردید و در نتیجه باورهای دینی اصالت عقلی خویش را از دست داد و با ظهور انواع تعدی ها در عرصه دین مصائب بزرگی را در نیم قرن اول هجری بر اسلام وارد ساخت.قواعدی چون عرضه حدیث به قرآن از سوی امامان شیعه وقاعده»کلما حکم به العقل حکم به الشرع«با رویکرد اصالت عقل و تفکر بر تعبد صورت گرفته است