۱.
کلید واژه ها:
توسعه فیزیکی مخاطرات ژئومورفولوژی قروه ABAS
روند افزایشی جمعیت سبب تسریع در توسعه فیزیکی شهرها وافزایش مخاطرات ژئومورفولوژی درنواحی شهری شده است. با توجه به اهمیت مخاطرات و همراه بودن آن با خسارات جانی و مالی، در این پژوهش به ارزیابی مخاطرات پیش روی محدوده شهری قروه و ناحیه منفصل شهری قلعه پرداخته شده است.با توجه به اینکه هدف از این پژوهش شناسایی مخاطرات ژئومورفولوژی شهر قروه است، ابتدا با استفاده از لایه های اطلاعاتی مختلف و اطلاعات کتابخانه ای وبازدیدهای میدانی، وضعیت کلی منطقه مورد ارزیابی قرار گرفته شده است و۳ نوع مخاطره حرکات دامنه ای،سیلاب و فرونشست برای منطقه تشخیص داده شده است و سپس با استفاده از منطق فازی، استفاده از تصاویر راداری و روش SBAS و همچنین استفاده از بازدیدهای میدانی، به ترتیب مناطق مستعد وقوع حرکات دامنه ای، فرونشست و سیلاب شناسایی شده است.نتایج ارزیابی ها بیانگر این است که محدوده مطالعاتی خصوصا نواحی حاشیه جنوبی شهر قروه و حاشیه رودخانه قلعه با حداکثر ۴۷میلی متر فرونشست، دارای پتانسیل بالایی جهت فرونشست است. همچنین با توجه به وضعیت رودخانه قلعه، مناطق حاشیه ای این رودخانه که در طی سال های اخیر مورد توجه سکونتگاه های زیادی قرار گرفته است، دارای پتانسیل زیادی جهت وقوع سیلاب است و به علاوه بخش هایی از محدوده غربی شهر قروه که به سمت دامنه های کوه کولاوا پیش روی کرده اند، درمعرض حرکات دامنه ای هستند.
۲.
کلید واژه ها:
اسلام آباد کاربری اراضی LCM
توسعه و رشد شهرنشینی در طی سال های اخیر از عوامل تغییرات کاربری های اراضی بوده است. در این تحقیق به پایش تغییرات کاربری اراضی محدوده شهری اسلام آباد غرب و روند توسعه کاربری سکونتگاهی به سمت مناطق مخاطره آفرین پرداخته شده است. در این تحقیق از تصاویر ماهواره ای (لندست 4، 7 و 8) سال های 1990، 2000، 2010 و 2018 استفاده شده است که پس از تهیه نقشه کاربری اراضی در نرم افزار ENVI، با استفاده از نرم افزار IDRISI تغییرات صورت گرفته آنالیز شده است و همچنین با استفاده از مدل LCM روند توسعه نواحی سکونتگاهی برای سال های 2035 و 2050 پیش بینی شده است و در نهایت روند توسعه نواحی سکونتگاهی در مناطق مخاطره آفرین مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که در طی دوره زمانی 28 ساله (از سال 1990 تا 2018)، کاربری سکونتگاهی از 7/7 کیلومترمربع در سال 1990 به 8/13 کیلومترمربع در سال 2018 افزایش یافته است و همچنین نتیجه پیش بینی روند تغییرات نواحی سکونتگاهی بیانگر این است که این نواحی تا سال 2035 و 2050 به ترتیب به 5/16 و 7/18 کیلومترمربع افزایش خواهند یافت. به علاوه، نتایج ارزیابی روند توسعه نواحی سکونتگاهی به سمت مناطق مخاطره آفرین بیانگر این است که از مجموع وسعت کل نواحی سکونتگاهی در سال 1990 حدود 9/. کیلومترمربع در محدوده مناطق مخاطره آفرین بوده است که این میزان برای سال های 2000، 2010 و 2018 به ترتیب به 5/1، 9/1 و 6/2 کیلومترمربع افزایش یافته است که بیش ترین مقدار آن مربوط به نواحی شمالی محدوده شهری اسلام آباد بوده است.
۳.
کلید واژه ها:
کاهش آسیب پذیری زلزله حمل ونقل (ANP-SWOT) سنندج
برنامه ریزی شهری با هدف کاهش آسیب پذیری، ناگزیر از شناخت نحوه و علل آسیب پذیری هر یک از عناصر کالبدی شهر است. در این راستا، ارزیابی و تحلیل معیارهای حمل ونقل ﺟﻬﺖ کاهش آسیب پذیری شبکه ارتباطی و به ویژه معابر شهری، به عنوان یکی از عناصر کالبدی شهر، از اهمیت ویژ های برخوردار است.این پژوهش به روش تحلیلی- کاربردی، ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﮑﻨﯿﮏ ﻓﺮاﯾﻨﺪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺷﺒﮑﻪ ای (ANP-SWOT) به تحلیل معیار های حمل ونقل پرداخته شده است. هدف این پژوهش، ارزیابی و تحلیل معیارهای حمل ونقل ﺟﻬﺖ کاهش آسیب پذیری ناشی از زلزله، تشخیص و تفکیک عوامل اثرگذار بر آسیب پذیری در ﺷﺒﮑﻪ معابر ﺷﻬﺮی بافت مرکزی سنندج است. معیار های حمل ونقل که در این پژوهش از انها استفاده شده است عبارتند؛ کاربری اراضی شهری، مصالح وکیفیت ابنیه، فاصله شبکه معابر از گسل ، سلسله مراتب معابر، بهینه کردن ظرفیت معابر، دوری ونزدیکی معابر به مراکز درمانی. نتایج نهایی حاکی از این است که، معیار سلسله مراتب معابر با رتبه(1)دارای بیشترین اهمیت و مصالح وکیفیت ابنیه با اولویت(6) دارای کمترین مقدار اهمیت می باشد.
۴.
کلید واژه ها:
نوسازی بافت فرسوده مشارکت مردمی سرمایه اجتماعی سنندج
برای جلب مشارکت مردم و تقویت سرمایه اجتماعی دربرنامه های شهری نیازمند ایجاد نظام برنامه ریزی مشارکتی خواهیم بود. به بیان دیگر، تنها در صورت مشارکت مردم است که برنامه هاواقدامات براساس نیازهای واقعی مردم برنامه ریزی خواهد شد؛ وچون به وسیله خود مردم طراحی شده است، پایدار خواهد ماند، دست یابی به این مهم نیازمند ارزیابی راهبردهای سرمایه اجتماعی مشارکت مردمی درنوسازی بافت فرسوده می باشد. بافت فرسوده شهر سنندج در بخش مرکزی این شهر با در برداشتن عناصر تاریخی فراوان و حضور راسته های اصلی فعالیت و بازار در درون خود به عنوان قلب تپنده این شهر کانون توجه برنامه های ساماندهی و نوسازی بافت فرسوده است. هدف اصلی این پژوهش،تحلیل راهبردهای مشارکت مردمی درنوسازی بافت فرسوده بارویکرد سرمایه اجتماعی خواهد بود.روش این پژوهش توصیفی، تحلیلی بر اساس نوع داده هاو متغیرها، کیفی است. جامعه آماری، شامل 385 نفر از شهروندان و ساکنان به صورت تصادفی بوده اند و داده های جمع آوری شده با استفاده از پرسشنامه وارد نرم افزارSpss گردید.سپس با استفاده از آزمون های آماریT تک نمونه ای و همبستگی پیرسون جهت تجزیه و تحلیل سوالات وفرضیات پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. لذا در بررسی فرضیه های پژوهش به این نتایج م ی ت وان رسیدکه الگوی ترکیبی مشارکت گرا و کارکردگ را با توجه مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، تمایل ساکنین به مشارکت، تمایل گروه های سرمایه گذار به مشارکت، تمایل به ادامه سکونت، میزان ماندگاری داری اهمیت بوده ودرواقع ش اخص ه ای ک ارکرد گرای ی و مشارکت مردمی توجیه پذیری می کند.
۵.
کلید واژه ها:
مشارکت مردمی باززنده سازی بافت شهری توسعه گردشگری سنندج
امروزه گسترش فضاهای باز جمعی و ایجاد مراکز فراغتی به ویژه فضاهای گردشگری به یکی از اهداف برنامه ریزی فراغت تبدیل شده است که علاوه بر تامین اهداف اقتصادی و زیست محیطی، نقش موثری در تعادل بخشی به گذران فراغت و تامین سلامت جسمی و روانی جوامع دارد. تولد مفاهیمی همچون توسعه توریسم بیانگر شکل گیری تقاضای جدیدی از سوی گردشگران است که برای غنی تر کردن فرهنگ اجتماعی فردی خود پای در راه سفر و مکاشفه در سایر فرهنگ ها می گذارند. این امر واقعیت"اجتماعی"به عنوان مولفه ای اصلی و مهم در برنامه ریزی شهری را بیان می کند. واز سوی دیگر مشارکت در باززنده سازی مبتنی بر توسعه گردشگری رویکردی نوین به بازآفرینی شهری است. در این پژوهش به بررسی نقش مشارکت مردمی در باززنده سازی و توسعه گردشگری برای ارتقاء صنعت گردشگری بافت مرکزی شهر سنندج پرداخته شده است. روش انجام این پژوهش تحلیلی و توصیفی بوده و در بخش تحلیل، اطلاعات با استفاده از تکنیک تحلیل SWOT-AHP مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان داد، معیار تنوع و سرزندگی اجتماعی، و زیر معیار های پژوهش، خدمات و تسهیلات رفاهی، پویایی زندگی محلی و بومی، گردشگری پذیری، حفظ کاراکتر اجتماعی و بومی، دارایی های اجتماعی بیشترین تاثیر را در مشارکت مردمی دارا می باشد.