فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۵۶۰ مورد.
۴۰۱.

هم سنجه ناپذیری در اندیشة توماس کوون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پارادایم هم سنجه ناپذیری هم سنجه ناپذیری موضعی تعین ناپذیری ساختار رده بندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۷ تعداد دانلود : ۶۴۶
یکی از مناقشه برانگیزترین موضوعات در فلسفة علم توماس کوون، مفهوم هم سنجه ناپذیری است. مفهومی که کوون ابتدا برای مقایسه میان نظریه های جانشین به کار گرفت. هنگامی که کوون این مفهوم را توسعه بخشید افراد زیادی دیدگاه او را به چالش کشیدند و از این رو کوون بر آن شد تا دیدگاه خویش را اصلاح کند، به گونه ای که از زمان طرح این مفهوم تا آخرین روایت کوون از آن، می توان دو موضع را در اندیشة او یافت که با موضعی انتقالی از یک دیگر جدا می شوند. در روایت اولیه، مفهوم هم سنجه ناپذیری با مفهوم پارادایم و انتقال انقلابی میان آن ها مرتبط است. به دلیل این که هریک از پارادایم ها روش ها و الگوی مسائل متفاوتی دارند نمی توان میان آن ها مقایسه و داوری کرد؛ منتقدان چنین دیدگاهی را ناعقلانی یافتند. زیرا اگر هیچ معیاری فراپارادایمی وجود نداشته باشد چگونه می توانیم نظریه ای را عقلانی بدانیم. کوون با اصلاح دیدگاه خویش در موضع انتقالی تلاش می کند که هم سنجه ناپذیری را با تعین ناپذیری ترجمه مرتبط سازد، اما با وجود برخی مشکلات، از این موضع نیز گذر می کند و روایت متأخر خویش را مطرح می سازد؛ او در موضع متأخر مدعی می شود که به دلیل این که نظریه ها ساختارهای متفاوتی را برای رده بندی گونه های طبیعی به خدمت می گیرند، نمی توان واژگان نظریه ها را به طور کامل به یک دیگر ترجمه کرد.
۴۱۰.

کاربستِ «کاربست» و حل سه مشکل در نظریة ارجاع کریپکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جهان های ممکن مثلث بندی کاربست نظریة ارجاع کریپکی نشان گر صلب ترم های نظری نام گذاری اولیه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۹۲۲ تعداد دانلود : ۴۹۱
در نظریة ارجاع سول کریپکی حداقل سه مشکل وجود دارد؛ 1. ارجاع دهیِ متفاوت اسامی خاص در جهان های ممکن مختلف؛ 2. تغییر مرجع؛ و 3. خطاناپذیری ارجاعی ترم های نظری. در این مقاله ابتدا این سه مشکل را طرح می کنیم سپس بیان می کنیم که چگونه خود کریپکی با توسل به مفهوم «کاربست» مشکل اول را حل کرده است و پس از آن چگونگی حل شدن مشکل دوم و سوم را با استفاده از همین روش توضیح می دهیم. علاوه بر این در قسمتی از مقاله به تز مثلث بندی دیویدسون رجوع می کنیم و از طریق آن نشان می دهیم که وجود جامعة زبانی برای تعیّن مرجع لازم است
۴۱۸.

تحلیل ویژگی های روش شناسی فریدمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقتصاد اثباتی اقتصاد دستوری آزمون نظریه ناواقع گرایی گویی که میلتون فریدمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۹ تعداد دانلود : ۳۹۹
مقاله فریدمن درباره روش شناسی علم اقتصاد، آمیزه ای از آموزه های مختلف فلسفی است که می توان فهرستی از ایده های فلسفی را در آن یافت. در این نوشتار با تحلیل مقاله مذکور و دیدگاه دیگر فیلسوفان علم اقتصاد، شش ویژگی را برای روش شناسی او بازمی شناسیم. ویژگی نخست، نظریه فریدمنی است؛ که از دو جزء زبان و فرض های ماهوی تشکیل شده است. دوم، آزمون فریدمنی است؛ که در حقیقت آزمون غیرمستقیم نظریه است. یعنی برای بررسی اعتبار نظریه صرفا قدرت پیش گویی آن سنجیده می شود و نه صدق فرض های آن. سوم، ناواقع گرایی فریدمنی است؛ که به فرض های ماهوی اجازه می دهد فقط وجوه مفید واقعیت را در نظریه وارد کنند و نه کل واقعیت را. چهارم، رویکرد مارشالی فریدمن در برابر رویکرد والراسی است؛ که به فریدمن اجازه می دهد مدل را بسته به شرایط مسئله بسازد. پنجم، رویکرد آماری فریدمن است؛ بدین معنا که از نظر او تنها راه رسیدن به اجماع بین اقتصاددانان استفاده از آمار و احتمالات است. ششم، علیت فریدمنی است؛ بدین مفهوم که بجای استفاده از مفهوم ابهام آمیز علت و معلول در مدل های اقتصادی از مفهوم درونزا و برونزا استفاده می کند.
۴۲۰.

بازنمایی مدل های آماری؛ دو رویکرد نگاشتی و استنباطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فاعل شناسا قصد تعبیر مدل آماری بازنمایی علمی پارادایم های استنباط آماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۷ تعداد دانلود : ۷۵۱
بسیاری از پژوهشهای علمی به معرفی و کاربست مدل ها به ویژه مدل های آماری اختصاص یافته است. بنابر رویکرد دلالت شناسانه، مدل ها چیزی را در مورد واقعیت «بازنمایی» می کنند. در اصطلاح، «مدل» یا «منبع بازنمایی» بازنمایی کننده امری است که «هدف بازنمایی» نامیده می شود. بنابر رویکرد «استنباطی»، در رابطه بازنمایی علاوه بر «مدل» و «هدف» طرف سومی نیز مقوم رابطه است که وابسته به «عامل شناسا» می باشد. در این مقاله با بررسی «پارادایم های استنباط آماری» دو مؤلفه «تعبیر» و «قصد» شناسایی می شود که توسط «آماردان» در مدل سازی لحاظ می گردد. نشان داده می شود که مدل آماری و سیستم هدف آن، به «تعبیر»ی که «کاربر» روش های استنباط آماری از «متغیر تصادفی» دارد و «قصد» او از انجام استنباط آماری حساس است. ولی آیا می توان «تعبیر» یا «قصد» را عنصر مقوم رابطه بازنمایی در مدل های آماری دانست و مدل های آماری را شاهدی به نفع رویکرد «استنباطی» در نظر گرفت، یا آنکه این تمایزهای پارادایمی در مدل گنجانده شده و مؤلفه جداگانه ای نیستند و رابطه بازنمایی فقط میان منبع و هدف برقرار است. در این مقاله، دو فرض بر اساس شقوق ممکن بررسی می گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان