ارزشها در علم
در قرن پیش، تقریبا همه کسانی که درباره ماهیت علم قلم میزدند، در این باب همسخن بودند که علم باید «آزاد از ارزش داوری» باشد. پیش از همه، پوزیتیویستها و پیروان آنها، بر این نکته تاکید خاص داشتند که علم با امور واقع سروکار دارد. در این دیدگاه حقایق و ارزشها امور متباینی هستند که نمیتوان آنها را با هم به کار برد. واقعیتها امور عینیاند و دانش ما از جهان در پی یافتن آنهاست و در مقابل، ارزشها ذهنی و مبتنی بر علاقههای انسانی و احساس و امیال فردیاند. از اینرو، امور واقع را نمیتوان با ارزشها در هم آمیخت. ارزشها را نمیتوان از حقایق استنتاج کرد و حقیقتها نیز نباید از ارزشها تاثیر پذیرند. فیلسوفانی، بهویژه در سنت کانتی، بودند که به ارتباط فرد انسانی، با آرمانهای جهانی علم نگاه دیگری داشتند، اما میراث سیصدساله بررسی تجربهگرایانه علم جدید که گالیله و پیروانش آغازگر آن بودند، همانقدر که به حقایق نهفته در پس امر واقع به چشم احترام مینگریستند، درباره ارزشها بدبین و بیاعتماد بودند.