از رویکردهای عمده ای که از اوایل قرن بیستم در حوزه برنامه ریزی مطرح شد ، منطقه گرایی و منطقه ای اندیشی است . در حقیقت تفکر منطقه ای به دنبال یکپارچه سازی و یکپارچه نگری شهر مرکزی و پیرامون شکل گرفته است . این رویکرد از بدو پیدایش خود طی زمان های مختلف ، جهت گیریهای مختلفی داشته است ، به طوری که ابتدا دارای نگرش اکولوژیکی بوده ، سپس جهت گیری فرهنگی و اقتصادی یافته و امروزه به سمت برنامه ریزی فضایی و فیزیکی منطقه ای سوق پیدا کرده است و بیشتر به دنبال بررسی مباحث مرتبط با کاربری اراضی ، زیرساخت ها ، طراحی شهری ، برنامه ریزی برای اکوسیستم ها و برقراری عدالت در سطح مناطق کلانشهری است ...
بافت تاریخی شهرها دارای ویژگی ها و مشخصه هایی است که آن را از بافت ها و پهنه های پیرامونی و بلافصل و نیز سایر قسمتهای شهر متمایز می کند و برخورد ویژه مدیریتی به این مناطق را نسبت به سایر مناطق شهر ضروری می سازد . به علاوه ، مطابق تاکیدات قانون برنامه سوم توسعه (ماده 166) و قانون برنامه چهارم توسعه (ماده 115) دولت ملزم به در پیش گرفتن سازوکارهای مدیریتی خاص برای اداره بافت تاریخی شهرها و اعطای وظایف و مسئولیت های بیشتر به نهادهای محلی گردیده است ...