ارزیابی سواد رسانه ای دانشجویان و دانش آموزان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر به شناخت جامعه دانشجویی و دانش آموزی نسبت به ابعاد سواد رسانه ای پرداخته است. همچنین این مقاله به تبیین میزان سواد رسانه ای و عوامل مرتبط با آن چون میزان تحصیلات، میزان استفاده از تلویزیون، سن و جنس در بین دو جامعه آماری پرداخته است. با بهره گیری از روش پیمایشی و استفاده از ابزار پرسشنامه بر روی 440 دانش آموز و 400 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، داده ها جمع آوری و با استفاده از SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. بر اساس نتایج به دلیل ضعف بعد ادراکی سواد رسانه ای دانشجویان و دانش آموزان تهرانی، آنها قادر به انتخاب آگاهانه از میان فرستنده های متعدد، عمل مستقل و کنترل در مرحله مصرف نیستند و نیازمند آموزش هستند تا به ابزار تحلیل و ارزیابی تولیدات رسانه ای مجهز شوند. همچنین دانش آموزان سواد رسانه ای و درک دانش موجود در رسانه ها را معادل "توسعه سواد سنتی" می دانند و دانشجویان آن را معادل "آموزشی که فرد را قادر به درک نحوه کار با رسانه ها" می کند و نیز "معنی سازی" دانسته اند. نتایج نشان می دهند در شرایطی که درک دانش آموزان از هدف سواد رسانه ای بیشتر معطوف به " درک موقعیت های موجود در رسانه ها " بوده، نگرش دانشجویان" استدلال نقادانه، ارزیابی عملکرد، توانایی گزینش و انتخاب و دستیابی به موقعیت پیشرو" عنوان شده است. نتایج وجود رابطه معنادار میان سن و جنس با میزان سواد رسانه ای دانش آموزان و دانشجویان را نیز نشان می دهند. همچنین رابطه بین میزان تحصیلات و سطح سواد رسانه ای در بین دانشجویان معنادار است اما در بین دانش آموزان معنادار نیست.