مبانی مشروعیت حکومت در نگاه سلاطین آق قویونلوها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آق قویونلوها، زمانی که مغولان بر آناتولی استیلا یافتند، به همراه مغولان در شرق این سرزمین مستقر شدند. با ضعیف شدن حکومت مغولان در آسیای صغیر در قرن هشتم هجری، آق قویونلوها گروهی فعال بودند که به عرصة سیاست قدم گذاشتند و حدود یک قرن بعد، در ناحیه ای که مرکز آن دیار بکر بود، زیر سایة فعالیت و کاردانی رهبرشان، قراعثمان، حکومتی را بنیاد نهادند. هرچند قرایولوک عثمان، مؤسس حکومت آق قویونلوها در دیار بکر، اتحادیة خود را از گم نامی به سطح یک قدرت مطرح در منطقة آناتولی شرقی درآورد، این اوزن حسن بود که طی حدود بیست سال حکومت موفقیت آمیز با اجرای عملیات نظامی علیه حکومت های داخل ایران و قدرت های مجاور آن همراه با فعالیت های دیپلماسی، و نیز جلب حمایت فرقة متنفذ صفوی، توانست تقریباً بر همة ایران مسلط شود. اوزن حسن از همان ابتدای قدم گذاشتن در راه کشورسِتانی سعی کرد از همة عناصر مشروعیت بخش معمول آن زمان برای برحق نشان دادن حکومت آق قویونلوها بهره بگیرد. بنابراین، در مقالة حاضر سعی شده است تا ضمن شناخت مبانی مشروعیت این دودمان، به تأثیر این عناصر مشروعیت بخش در «نشان» اوزن حسن، برای فرمان روایی یادگار محمد تیموری بر خراسان، توجه شود و از این طریق تحول مبانی مشروعیت حکومت آق قویونلوها در واپسین سال های قبل از برآمدن دولت صفویه بیان شود. البته در این بررسی دیدگاه های جلاالدین دوانی و فضل الله بن روزبهان خُنجی دربارة مشروعیت سلاطین این دودمان هم مد نظر قرار گرفته است.