ابهام زدایی از منطق موقعیت (بخش اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"کارل پوپر، فیلسوف اتریشی الاصل مقیم انگلیس، آنچه را که با عنوان ""منطق موقعیت"" یا ""تحلیل موقعیت"" معرفی کرده به منزله ابزاری روش شناسانه (متدولوژیک) برای علوم اجتماعی و انسانی در نظر گرفته است. هر چند این متدولوژی با اقبال شمار زیادی از محققان همراه بوده، اما نحوه معرفی این رهیافت از جانب پوپر، گذشته از تغییراتی که طی سالها و در جریان تحریرهای مختلف در آن واقع شده، با ایجاز و اختصاری همراه بوده است که در مواردی مخل فهم دقیق میشود و بعضا"" نوعی توهم ناسازگاری درونی را با برخی دیگر از آراء این فیلسوف به وجود میآورد. در مقاله ذیل، ضمن معرفی نقادانه رهیافت پوپر و اشاره به کاستیهای احتمالی آن، کوشش می شود تا قرائت سازگاری از مدل ""منطق موقعیت یا تحلیل موقعیت"" به عنوان مدل تبیین کننده مناسب برای فهم متاملانه در حوزه علوم اجتماعی و انسانی، ارائه شود. این مدل بر مفاهیمی همچون، موقعیت و شرایط، نهادها و بر ساخته های اجتماعی، حیث التفاتی، کنش و عمل، عقلانیت، معنا و نقش ظرف و زمینه در فهم امور، رویدادها و متون تاکید میکند. به اعتبار نقشی که مدل ""تحلیل موقعیت یا منطق موقعیت"" در وحدت بخشی میان رهیافتهای تبیین کننده مختلف، از جمله مدلهای علی، مدلهای متکی به تعمیمهای قانون مانند،تبیینهای متکی به نقش شخصیت و تفسیرهای متکی به متن (هرمنیوتیک) بازی میکند مدلی فراگیر و کارآمد است که در قیاس با برخی از مدلهای علوم اجتماعی و انسانی از این مزیت مضاعف برخوردار است که یافته ها و دعاوی اش عینی و نقد پذیر و متعلق به حیطه عمومی هستند.
"