مهران هوشیار

مهران هوشیار

مدرک تحصیلی: استادیار دانشکده هنر دانشگاه سوره

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۵ مورد از کل ۲۵ مورد.
۲۱.

نقدی بر کتاب آشنایی با هنرهای سنتی (3)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۹
تألیف و معرفی منابع دانشگاهی برای ارتقاء سطح علمی دانشجویان یکی از مهّم ترین وظایف مدرسین دانشگاه می باشد. در این میان رشته هایی همچون صنایع دستی و هنرهای اسلامی که پس از انقلاب به عنوان رشته ای متناسب با فرهنگی ایرانی- اسلامی مورد تأیید شورای انقلاب فرهنگی قرار گرفت این کمبود را بیش از دیگر رشته های علوم انسانی و هنر احساس نموده است. طی دو دهه ی اخیر برخی از استادان، در فعالیت هایی پراکنده و بدون نظارتی جامع، اقدام به نگارش متون آموزشی و کتاب هایی نمودند تا بخشی از بار این معضل را سبک کنند. در این میان، نقد علمی و تحلیل کتاب های آموزشی یکی از راه های مؤثر به منظور راهنمایی برای نگارش منابعی اصیل، با اعتبارسنجی و پایایی قابل قبول خواهد بود. در این مقاله تلاش می شود کتاب "آشنایی با هنرهای سنتی (3)" معرفی و به لحاظ ساختار شکلی و تحلیل محتوا مورد نقد و بررسی قرار گیرد. نتیجه این نگاه انتقادی نشان می دهد که بی توجهی به روش های نوین پژوهش، بی دقتی در شیوه ی نگارش، تکرار محتوای مطالب بر اساس متون پیشین و منابع مشابه و در نهایت نگاه سطحی به مفاهیمی که نیازمند رویکردی مبتنی بر تحلیل محتوا بودند، این کتاب را برای استفاده دانشجویان در حوزه منابع معتبر دانشگاهی قرار نمی دهد.
۲۲.

بازخوانی هنر سنتی و نسبت آن با حکمت هنر اسلامی در سده پانزدهم هجری شمسی

نویسنده:

کلید واژه ها: هنر سنتی هنر اسلامی سنت قائمه حقیقت تهاجم فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۴۰
دستیابی به رابطه میان معنا و مفهوم هنر سنتی و هنر اسلامی در دوران معاصر ناظر به این باور است که مبانی این هنرها به لحاظ ساختار و محتوا بر یک بنیان بوده و تحکیم آن در دورانی که انسان معاصر، در سرگشتگی اسیر شده و درگیر بحران هویت است، می تواند راهکاری برای این برون رفت و بازیابی معنای زندگی معنوی او باشد. این پژوهش با هدف بازگویی نسبت میان هنرهای سنتی با حکمت هنر اسلامی به دنبالِ تحکیم این مفهوم است تا بار دیگر، امکانی برای تحقق ارزش های اخلاقی و توجه به جایگاه هنر به عنوان ابزاری برای پاسخ به نیازهای معنوی انسان در عصر دیجیتال را فراهم کند. اصلی ترین پرسشی که در این میان مطرح است این خواهد بود که؛ چگونه می توان با بازتعریف مبانی هنرهای سنتی، به مفهومی به نام "هنر اسلامی معاصر" معنایی واقعی داد؟ اگرچه پاسخ دادن به این سؤال می تواند از مناظر متفاوتِ فلسفی و حکمی به نظر چالش برانگیز باشد، ضرورت یافتن آن در وضعیت کنونی و برای نسل جدید که درگیر تهاجم فرهنگی و بحران هویتی جهان شمول هستند الزامی است. رویکرد این پژوهش، فلسفی- کلامی بوده و تلاش می شود تا به روش توصیفی   تحلیلی و با تکیه بر اسناد مکتوب و منابع کتابخانه ای معتبر این مفهوم، مورد نقد و بررسی قرار گیرد. درنهایت مهم ترین یافته و نتیجه این پژوهش نشان می دهد که هنر اسلامی، اگر بر اساس مبانی حکمی و متکی بر سنت قائمه معنی شود و بتواند با توجه به مفاهیم اخلاقی و رویکردی حقیقت جو، به امکانی برای پاسخ گویی به نیازهای معنوی انسان معاصر تبدیل شود، افق های روشنی را در رویارویی با دنیای دیجیتال فراهم کرده و بهترین مدافع در مقابل تهاجم الگوریتم های محاسباتی و معضلات مشابه انقلاب صنعتی است.
۲۳.

تأثیر تحلیل نقش مایه های فولکلور بر حفظ هویت قالی های نوبران با رویکرد آینده نگاری

کلید واژه ها: آینده نگاری جهاد تبیین فولکلور نقش مایه نوبران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۷
قالی های ذهنی باف، تجلی گاه فرهنگ عامه و منابع ارزشمندی در مطالعات فرهنگی است. دغدغه پژوهش، کم رونقی تولید، کاربرد و فراموشی طرح قالی های روستای سامان ساوه است. باهدف اصلی احیاء، حفظ و انتقال میراث فرهنگی به نسل های آینده در مقابله با تهاجم فرهنگی از جهاد تبیین به عنوان ضرورت پژوهش و راهبرد برای رفع دغدغه پژوهش استفاده شده است. جامعه آماری، روستاهای نوبران ساوه و جامعه هدف، روستای سامان از دهستان کوهپایه نوبران است. پژوهش بنیادی، کیفی و توصیفی تحلیلی حاضر با رویکرد آینده نگاری با روش اسنادی، میدانی و مصاحبه به سؤالات ذیل پاسخ می دهد. 1. چگونه می توان از نقش مایه های قالی روستایی ساوه در راستای تحقق جهاد تبیین استفاده کرد؟ 2. دستاورد تحقق جهاد تبیین با دیدگاه آینده نگاری در هویت منطقه نوبران چیست؟ جهاد تبیین به سه صورت قابل انجام است. الف) تبیین فرهنگی، با پژوهش و تشریح محتوای طرح قالی ها در قالب مقاله، کتاب و تولید محتوا. ب) تبیین هنری، با طراحی طرح های ذهنی در معرض فراموشی منطقه به نقشه های قالی. ج) تبیین اقتصادی-سیاسی با افشای شیوه استعماری غرب برای تسلط اقتصادی و فرهنگی بر ایران ازطریق قالی. نوشتار حاضر به بعد فرهنگی، اقتصادی و سیاسی پرداخته، همچنین دستاورد آن ایجاد شناخت وخودباوری، احیای هویت ملی و معرفی جهاد تبیین به عنوان پدافند غیرعامل در جنگ نرم است که به رونق تولید می انجامد.
۲۴.

تطبیق ساختاری عجایب نگاری محمد سیاه قلم با شخصیت های ماورایی متن ادبی شاهنامه فردوسی

کلید واژه ها: گروتسک عجایب نگاری دیونگاری شاهنامه فردوسی محمد سیاه قلم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۹
متن ادبی شاهنامه فردوسی همواره یکی از منابع مورد توجه هنرمندان برای تصویرگری بوده است. گمان می رود محمد سیاه قلم (نگارگر برجسته مکتب هرات تیموری) در خلق گروتسک نگاری خود متأثر از داستان های این اثر ادبی بوده باشد. هدف این پژوهش بررسی ارتباط و چگونگی تأثیرگذاری متن ادبی شاهنامه فردوسی بر عجایب نگاری محمد سیاه قلم است و در پی پاسخگویی به این سؤالات است: چه وجوه مشترکی میان شخصیت های عجایب نگاری محمد سیاه قلم با دیوهای داستان های هفت خوان رستم در شاهنامه فردوسی وجود دارد؟ محمد سیاه قلم در گروتسک نگاری خود بیشتر از کدام داستان هفت خوان رستم الهام پذیرفته است؟ این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی و ماهیت آن ترکیبی از رویکردهای توصیفی، تحلیلی و تطبیقی است. روش گرد آوری اطلاعات، اسنادی   کتابخانه ای بوده و از ابزار مشاهده مستقیم و فیش برداری نیز استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده قرابت موضوعی میان عجایب نگاری محمد سیاه قلم و موضوعات داستان های هفت خوان رستم است. در زمینه تأثیرپذیری موضوعی به نظر می رسد محمد سیاه قلم بیشتر از روایت خوان پنجم و نبرد رستم با اولاد دیو الهام گرفته باشد. از سوی دیگر شماری اشتراکات ظاهری میان دیوهای تصویر شده توسط محمد سیاه قلم و دیوهای توصیف شده در داستان های هفت خوان رستم وجود دارد اما با توجه به اینکه فردوسی به ندرت به صورت دقیق به توصیف جزییات و خصوصیات ظاهری شخصیت دیوها در این روایات پرداخته است و اطلاعات اندکی در این خصوص به خواننده ارائه می دهد در امکان تأثیرپذیری محمد سیاه قلم در عجایب نگاری خود از شخصیت پردازی دیوهای شاهنامه فردوسی از لحاظ بصری می بایست به دیده تردید نگریست.
۲۵.

تحلیل ساختاری و تطبیق مضامین آثار قلمزنی دوره ها ی صفوی و معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر قلمزنی دوران صفوی نقش مایه ایرانی مضامین شیعی دوره معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۶
هنر قلمزنی در دورهٔ اسلامی، مضامین متنوعی را در قالب های گوناگون ارائه داده است. از آن میان، دورهٔ صفوی با اعلام «تشیع» به عنوان مذهب رسمی کشور، هنرمندان قلمزن را به خلق آثاری مُلهم از هویت اسلامی - ایرانی خویش ترغیب نمود. هنر قلمزنی دورهٔ معاصر نیز با بهره گیری از سبک اصیل و سنتیِ فلزکاری ایران، درنهایتِ مهارت و ظرافت در حال اجراست. به دلیل مشابهت های بی شمار بافت فرهنگی و دینی ایران در این دو مقطع تاریخی، نمونه آثار شاخص قلمزنی هردو دوره در یک قاب موردتطبیق قرار گرفته اند. هدف این پژوهش، یافتن وجوه تشابه شکلی و تفاوت های ساختاری این آثار در رویکردی تحلیلی است. پرسش های پژوهش نیز در همین راستا و عبارتند از: با وجود ساختار حکومتیِ مشابه در ادوار صفوی و معاصر، مهم ترین وجوه تمایز و تشابه میان هنر قلمزنی این دوره ها به لحاظ مضمون نقوش به کاررفته در آن ها چیست؟ مطالعهٔ ارتباط معنادارِ میان کاربرد و موضوع سازی آثار قلمزنی دورهٔ صفوی، چه کمکی به رونق قلمزنی دورهٔ معاصر خواهد کرد؟ روش انجام تحقیق به لحاظ ماهیت، ترکیبی از روش های تاریخی، توصیفی، تطبیقی و تحلیلی است و شیوهٔ گردآوری اطلاعات آن مبتنی بر مطالعات اسنادی، منابع کتابخانه ای (بهره گیری از نتایج مدون مقالات علمیِ مرتبط)، مشاهدهٔ منابع موزه ای و مصاحبه است. درنهایت این نتیجه قابل استنباط است که آثار قلمزنی عصر صفوی در استفادهٔ مکرر از خط نستعلیق برای اشعار فارسی، واجدِ اصل ملی گرایی و در استفاده از خط های ثلث و نسخ برای آیات، ادعیه، اسامی ائمه و صلوات کبیره متعهد به اصل تشیع بوده اند. قلمزنان دورهٔ معاصر نیز با طبیعت نگاری، مجلس سازی، صحنه های مربوط به شکارگاه و نبرد، نمایش زندگی روزمرهٔ مردم عادی و طبقهٔ کارگر، آثاری مُلهِم از هنر نگارگری ایران در عصر صفوی و پس از آن را خلق می کنند. مضامین ادبی و عرفانی، اوج اشتراک معنایی قلمزنی این دو دوره است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان