نخ ریسی، نمودی از مؤلفه های اقتصاد معیشتی درونزای جوامع نیمه یکجانشین رمه دار (مطالعۀ موردی: سردوک های مکشوف از کاوش تپۀ پشت فرودگاه)
حوزه های تخصصی:
«سردوک» ها در زمرۀ مواد فرهنگی موردتوجه و نیاز اصلی جوامع رمه دار و نیمه یکجانشین و ازجمله آثاری هستند که ارتباط مستقیم با الگوی معیشت و تولیدات داخلی درونزای البسه و الیاف جوامع اولیه دارند که در تحلیل یافته های محوطه های باستانی تفسیر می شوند. محوطۀ پشت فرودگاه دشت ملایر نیز از این خصیصه مستثنی نبوده و تعداد 123 سردوک به دست آمده در بین یافته های کاوش باستان شناختی آن، ازلحاظ گونه و فراوانی، حضور چشمگیری دارند؛ سردوک های این محوطه را می توان در دو گروه اصلی محدب و مخروطی تقسیم کرد که هر گروه به دو زیرشاخۀ منقوش و ساده، و ازنظر کیفیت ساخت نیز در دو گروه متوسط و خشن قابل تفکیک و گونه شناسی هستند. تمامی سردوک ها از جنس گِل پخته (سفالی) با آمیزۀ گیاهی و در اندازۀ مختلف ساخته شده است؛ برخی از سردوک ها داری نقوش گود هستند که به واسطۀ وسیله ای نوک تیز ایجاد شده است. هدف این پژوهش در وهلۀ اول، گونه شناسی و مطالعۀ سردوک ها، و در وهلۀ دوم، تحلیل الگوی معیشت وابسته به تولید منسوجات تپۀ پشت فرودگاه خواهد بود. تعداد قابل توجه سردوک های تپۀ پشت فرودگاه و کاربرد آن در تولید نخ می تواند با تحلیل آن بر الیاف تولیدشده و چگونگی سازماندهی این تولید، کمک شایان نماید. روش پژوهش حاضر، مبتنی بر مطالعات تطبیقی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی، در پی پاسخ به این پرسش هاست: سردوک های مکشوف تپۀ پشت فرودگاه از چه گونه و فرم هایی تشکیل شده و باتوجه به نوع فرم و اندازه ها در تولید چه نوع نخ هایی مورد استفاده بوده است؟ با توجه به نوع نیمه یکجانشینی جوامع تپۀ پشت فرودگاه و فراوانی سردوک ها، تولید منسوجات در این محوطه برای مصارف محلی و داخلی و یا برونزا و دادوستد فرامنطقه ای بوده است؟ باتوجه به نوع استقرار نیمه یکجانشین و کوچ رویی و شیوۀ تولید اقتصادی متکی بر گلّه داری جوامع اولیۀ زاگرس مرکزی و نیز مشخصاً محوطۀ تپه پشت فرودگاه، به نظر می رسد براساس تنوع سردوک های این محوطه در نوع مواد، کیفیت ساخت، فرم و اندازۀ گونه ها، عمدتاً این سردوک ها در الیاف پشم برای مصارف محلی و دادوستد فرامنطقه ای در تأمین نیازهای اولیه بوده است.