تحلیل تطبیقی ترجمه های واژه «صهر» در قرآن کریم (بر اساس نظریه فردینان دو سوسور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوسور با نگاهی سیستماتیک و نظام مند، زبان را مجموعه ای از نشانه ها دانسته و در نظریه زبانی خود نشانه را کلیدواژه اساسی قرار می دهد. در ترجمه نیز نشانه ها بسیار حائز اهمیت اند و مترجم باید بتواند با شناخت دقیق کلمات متن، روابط میان آن ها را شناسایی کرده و از این روابط در جهت ترجمه ای دقیق تر یاری گیرد؛ این مسأله در ترجمه قرآن کریم اهمیتی دوچندان می یابد. از جمله واژگان به کار رفته در قرآن کریم که بررسی معنایی آن نیاز به توجه و دقت دارد واژه «صهر» است. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی-توصیفی صورت گرفته تلاش دارد با رویکردی معناشناسانه- ساختارگرایانه به این سؤال پاسخ دهد که سطوح و لایه های معنایی مختلف واژه «صهر» در قرآن کریم چگونه شکل می گیرد و مفهوم «صهر» در کاربرى قرآن کریم بر محور جانشینی و همنشینی با کدام واژگان مترادف است؟ نتیجه حاصل شده بیان می کند که هم در اصل فارسی واژه «صهر» و هم در قوامیس عربی یکی از معانی اصلی آن، «نَسَب» بیان شده، اما از سوی دیگر همنشینی آن با همین کلمه سبب می شود که معنای دیگری به آن داده شود. از این رو، مترجمان در این باره رویکردهای مختلفی در پیش گرفته و برخی با در نظر گرفتن رابطه تضاد میان نسب و صهر این دو را به نسبی و سببی ترجمه کرده اند. برخی هم این دو را به ذکور و اناث ترجمه کرده اند. همچنین با وجود آنکه معنای داماد برای واژه صهر در منابع متعددی آمده، اما در 10 ترجمه مورد بررسی در مقاله حاضر تنها یکی از منابع؛ یعنی ترجمه فولادوند چنین معنایی را برای این واژه آورده است.