رابطه میزان سواد رسانه ای با تفکر انتقادی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
101 - 125
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، شناسایی رابطه میزان سواد رسانه ای با تفکر انتقادی دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل همه دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان بود که در سال تحصیلی 97-98 مشغول به تحصیل بودند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 500 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی به عنوان نمونه انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از دو پرسشنامه (پرسشنامه محقق ساخته سنجش سواد رسانه ای و پرسشنامه استاندارد تفکر انتقادی ریکتس، 2005) گردآوری و روایی محتوای آنها نیز تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 74/0 و 85/0 به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون گام به گام نشان داد که بین سواد رسانه ای و تفکر انتقادی دانشجویان رابطه مستقیم وجود دارد. به عبارت بهتر هرچه میزان سواد رسانه ای افزایش پیدا کند تفکر انتقادی نیز افزایش پیدا خواهد کرد و اگر سطح مهارت سواد رسانه ای پایین تر باشد، تفکر انتقادی دانشجویان نیز در سطح پایینی خواهد بود. همچنین مشخص شد همه مؤلفه های سواد رسانه ای توانایی پیش بینی میزان تفکر انتقادی دانشجویان را دارند.