بررسی تأثیر بدبینی سازمانی بر فرسودگی شغلی، شناسایی نقش تعدیل گر کیفیت زندگی کاری (مورد مطالعه: فرودگاه های استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
سازمان ها اهداف متفاوتی، چون بقا و سودآوری را دنبال می کنند و نیروی انسانی، مهم ترین عامل برای دستیابی به اهداف سازمانی، محسوب می شود. سازمان ها اگر می خواهند اهدافشان به نحو مؤثری تحقق یابد، باید توجه ویژه ای به نیروی انسانی سازمان داشته باشند و متغیرهای مهمی چون ﻓﺮﺳﻮدﮔی ﺷﻐﻠی، بدبینی سازمانی و کیفیت زندگی کاری را مورد توجه قرار دهند. هدف این پژوهش بررسی نقش تعدیل گری کیفیت زندگی کاری در تأثیر بدبینی سازمانی بر فرسودگی شغلی است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری به صورت تمام شماری نمونه بررسی شده است. ابزارهای گردآوری اطلاعات، پرسش نامه های استاندارد استفاده شده است. روایی محتوایی با نظرخواهی از اساتید مورد تأیید قرار گرفت. همچنین روایی سازه، بررسی و تأیید شد. مقدار آلفای کرونباخ به ترتیب برای متغیرهای فرسودگی شغلی، بدبینی سازمانی و کیفیت زندگی کاری مقادیر 812/0، 706/0 و 906/0 بوده و نشان از پایایی پرسش نامه ها دارد. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از نرم افزارهایSPSS و Smart PLS استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که مقدار قدر مطلق آماره t برای تأثیر بدبینی سازمانی بر فرسودگی شغلی برابر با 419/4 و مقدار ضریب مسیر برابر با 527/0 است؛ بنابراین با اطمینان 95% می توان گفت، بدبینی سازمانی بر فرسودگی شغلی تأثیر مثبت و معناداری دارد. مقدار قدر مطلق آماره t برای نقش تعدیل گری کیفیت زندگی کاری در تأثیر بدبینی سازمانی بر فرسودگی شغلی، 207/2 است؛ بنابراین با اطمینان 95% می توان گفت، کیفیت زندگی کاری، تأثیر بدبینی سازمانی بر فرسودگی شغلی را تعدیل می کند. می توان نتیجه گیری کرد که با کاهش بدبینی سازمانی و بهبود کیفیت زندگی کاری، ﻓﺮﺳﻮدﮔی ﺷﻐﻠی در سازمان کاهش می یابد.