استفاده از قرارداد اشتراک درآمد در هماهنگی زنجیره تأمین دوسطحی با حضور راهبردهای مدیریت موجودی توسط فروشنده و سرمایه گذاری تبلیغات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
566 - 594
حوزه های تخصصی:
هدف: پیاده سازی راهبرد «مدیریت موجودی توسط فروشنده» و به اشتراک گذاری اطلاعات موجودی میان خرده فروش و تأمین کننده، در کاهش هزینه های نگهداری، هزینه ناشی از کمبود موجودی، هزینه های حمل ونقل و هزینه موجودی مازاد و همچنین، افزایش هماهنگی در تصمیم گیری های اعضای زنجیره تأمین نقش مهمی دارد. در این پژوهش به بررسی نحوه هماهنگی زنجیره تأمین با ترکیبی از راهبرد مدیریت موجودی توسط فروشنده و قرارداد اشتراک درآمد پرداخته خواهد شد. در ضمن، در مدل توسعه داده شده، تابع تقاضا به صورت ضربی و وابسته به عوامل تأثیرگذار، روی تابع سود همچون قیمت خرده فروشی، سرمایه گذاری تبلیغات خرده فروش و تولیدکننده در نظر گرفته شده است.روش: در این مقاله، به مطالعه هماهنگی در یک زنجیره تأمین دوسطحی، شامل تولیدکننده و چند خرده فروش، تحت قرارداد تسهیم درآمد پرداخته شده است که در آن، راهبرد قیمت گذاری و سرمایه گذاری تبلیغات هریک از اعضای زنجیره تأمین با وجود مدیریت موجودی توسط فروشنده، در یک زنجیره تأمین متمرکز پیاده سازی می شود. در ادامه، در حالت نامتمرکز از بازی استکلبرگ با رهبری تولیدکننده استفاده شده است تا متغیرهای بهینه تولیدکننده و خرده فروش ها به دست آید. سرانجام برای ایجاد هماهنگی و دستیابی به حداکثر سود زنجیره تأمین، قرارداد اشتراک درآمد پیشنهاد شده است تا خرده فروش با به اشتراک گذاشتن نسبتی از درآمد، بخشی از هزینه های تحمیل شده به تولیدکننده را جبران کند.یافته ها: برای نمایش تأثیر پیاده سازی قرارداد تسهیم درآمد در سود اعضای زنجیره، مثال عددی ارائه شده است. هزینه ها و توابع سود، برحسب ریال محاسبه می شود و این سیستم به مدت یک سال برنامه ریزی شده است. در این مثال مشخص می شود که این قرارداد به شکل موفقیت آمیزی عمل کرده است و سود زنجیره تأمین در حالت هماهنگ با سود تحت حالت متمرکز برابر است. تحلیل حساسیت مدل نشان می دهد که سود هر یک از اعضای زنجیره در حالت هماهنگ، بیشتر از سود آن ها در حالت نامتمرکز است. از طرفی، سرمایه گذاری در تبلیغات، سود تولیدکننده و خرده فروش ها را به میزان چشمگیری افزایش می دهد؛ از این رو به عنوان توصیه های مدیریتی، پیشنهاد می شود که هر دو سطح زنجیره، توجه ویژه ای به سرمایه گذاری در تبلیغات داشته باشند.نتیجه گیری: این پژوهش با ایده گرفتن از شرایط واقعی که در آن یک تولیدکننده در یک بازار با چندین خرده فروش در تعامل است، توسعه پیدا کرده است. نتایج این پژوهش می تواند در کلیه صنایع خرده فروشی، همچون بازارهای میوه و تره بار، فروشگاه های عرضه مواد پروتئینی، عرضه کنندگان محصولات آرایشی و بهداشتی، داروخانه ها و زنجیره های تأمین دارویی و صنایعی همچون صنعت خودروسازی و پتروشیمی به کار گرفته شود. نتایج این پژوهش، به روشنی نشان داد که راهبرد مدیریت موجودی توسط فروشنده، تعامل بین تولیدکننده و خرده فروش ها را افزایش می دهد و به تولیدکننده ها برای دسترسی به اطلاعات مشتری ها کمک می کند تا در اسرع وقت محصولات را شارژ و از تولید مازاد جلوگیری کنند.