تأثیر تدریس به شیوه معکوس بر فرسودگی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تدریس به شیوه معکوس بر فرسودگی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پایه چهارم دوره ابتدایی است. طرح پژوهش کمی و روش نیمه آزمایشی، طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پایه چهارم دوره ابتدایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 در شهر بابلسر به تعداد 1726 نفر بودند. نمونه پژوهش نیز از پایه چهارم به صورت نمونه گیری تصادفی جایگزینی انتخاب شد. به تعداد 30 نفر به گونه ای که 15 نفر در گروه کنترل و 15 نفر در گروه آزمایش انتخاب شدند. . داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی مسلش(2002) و اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران(2002) جمع آوری شد. پایایی پرسشنامه اشتیاق تحصیلی بر اساس آلفای کرونباخ 94/0، عامل وقف خود 92/0 و عامل جذب 79/0 محاسبه شد و روایی آن با تحلیل عاملی و با ضریب کرونباخ تأیید شد. پایایی و روایی پرسشنامه فرسودگی تحصیلی مسلش بر اساس روش همسانی درونی و بازآزمایی مورد تأیید قرار گرفته است. ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس های خستگی عاطفی 88/0، شک و تردید 90/0 و خودکارآمدی 84/0 به دست آمد، که نشان از پایایی مناسب این ابزار داشت. روایی عاملی آزمون نیز به روش تحلیل عوامل و چرخش واریمکس نیز محاسبه شد. ضریب آلفای به دست آمده برای روایی واگرا برای خرده مقیاس های خستگی عاطفی، شک و تردید و خودکارآمدی به ترتیب 21/0-، 53/0- و 32/0- به دست آمد. نتایج حاکی از آن است که تدریس معکوس بر متغیرهای خستگی هیجانی، بی علاقگی تحصیلی، ناکارآمدی درسی و نمره کلی فرسودگی تحصیلی مؤثر بوده است(05/0>P). یعنی استفاده از تدریس معکوس در کلاس موجب کاهش فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان می شود.