تحلیلی تفسیری-ساختاری از سیستم عملکردی استان سمنان به منظور شناسایی روندهای تولید و بازتولید فقر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم تعادل در پراکنش توسعه های فضایی، موجب بروز تناقضی آشکار در میزان توسعه یافتگی مرکز و حاشیه مناطق می شود. محصول این گونه تناقض ها، تغییر در کیفیت شاخص های اجتماعی- اقتصادی به خصوص شاخص های مربوط به فقر و معیشت است. به نحوی که در غالب استان های کشور، سیستم حاکم به سمت تولید فقر در روستا ها و محلات فرسوده شهر، سوق یافته و لزوم شناخت ریشه های تولید و بازتولید فقر، تحلیل و تفسیر سیستم حاکم را ضروری می سازد. در پژوهش حاضر سیستم کارکردی استان سمنان با مدل ISM مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است بدین صورت که ابتدا به وسیله مصاحبه با کارشناسان، پویش محیطی و مطالعه اسناد کتابخانه ای ۸۰ متغیر به عنوان مؤلفه های اصلی سیستم کارکردی انتخاب شدند و در ادامه با همکاری ۱۶ تن از کارشناسان خبره به مسائل استانی سمنان، روابط بین متغیر ها مورد واکاوی قرار گرفت تا عوامل، فرایند و زنجیره های تولید و بازتولید فقر در سکونتگاه های این استان نمایان شود. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مشکلات مربوط به کمبود آب که در زیرسیستم «آبی اقلیمی کشاورزی» قرار دارد، بخش عمده ای از فقر روستایی را به وجود آورده است. از سوی دیگر زیرسیستم «مدیریتی و برنامه ریزی» که دربردارنده متغیر های برنامه ریزی کلان بوده و خط مشی های سیستم را تعیین می کند، هیچ گونه دخالت عمده ای در تغییر این امر نداشته است. در این میان، زیرسیستم «دسترسی و امتیازات شهری» وضعیت موجود را تشدید نموده و موجب بازتولید فقر روستایی و به وجود آمدن دور تسلسل فقر در استان شده است. در نهایت به این مورد می توان دست یافت که اصلاح زیرسیستم های «آبی اقلیمی کشاورزی» و «دسترسی و امتیازات شهری»، تنها مسیر رسیدن به وضعیتی است که مانع از تولید، بازتولید و دور تسلسل فقر در نواحی روستایی استان می شود. این امر زمانی به وقوع می پیوندد که خطی مشی ها و سیاست های مدیران و برنامه ریزان عادلانه تر از پیش، تمامی سکونتگاه های استان را تحت تأثیر قرار دهد.