نقش عشق عقلانی به خداوند در زندگی انسان از دیدگاه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسپینوزا در مقدمه بخش دوم کتاب اخلاق می گوید قصد دارد در ادامه کتاب به اموری بپردازد که به شناخت برترین سعادت بشر منتهی می شود. او در پایان کتاب اعلام می کند سعادت عبارت است از عشق عقلانی به خدا. از آن جا که عشق به خدا از نظر اسپینوزا برترین سعادت بشری به حساب می آید، درک منظور او از مفهوم عشق الهی ضروری است. او در بخش سوم رساله اخلاق خود برای تبیین سعادت و آزادی انسان، عواطف بشری را تحلیل می کند و عشق را به لذتی تعریف می کند که همراه با تصور علتش در نظر گرفته شود. او فکر می کند چون آدمی به معرفت شهودی و شناخت خداوند دست یابد، در او عشق عقلانی به خدا پدید می آید. این عشق علاوه بر این که مقوّم سعادت انسان است، بر کیفیت زندگی او نیز اثرگذار است. لذا این مقاله به تبیین ماهیت عاطفه عشق عقلانی به خداوند و کارکردهای اخلاقی و اجتماعی آن از نظر اسپینوزا پرداخته و به این نتیجه رسیده است که این عشق منجر به رهایی بشر از رنج ناشی از انفعالات، رسیدن به آرامش نفس، دستیابی به فضیلت و سعادت و بی اهمیت شدن مرگ و نترسیدن از آن می شود.