نقد روشی مطالعات تاریخ قرآن با تأکیدی بر رویکرد ساختارگرا و انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
341 - 374
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم ، مهم ترین میراث دینی و زیربنای تمدّن اسلامی است. آثار مختلفی از سده سوم هجری تا کنون، به موضوع تاریخ قرآن پرداخته اند. اثبات اصالت و صحت متن قرآن کریم به عنوان مهم ترین منبع دین اسلام با دانش تاریخ قرآن کریم مرتبط است. این آثار، مانند همه آثار علمی دیگر به لحاظ رویکرد و روش پژوهش قابل نقد است. در بسیاری از این آثار به ماهیت قرآن به عنوان پدیده ای تاریخی و اجتماعی، توجه نشده و همین مسئله سبب ضعفِ روشیِ مطالعاتِ تاریخِ قرآن شده است. از این رو، بازنویسی بخش های مختلف تاریخِ قرآن با توجه به ماهیت تاریخی و اجتماعی قرآن، مبتنی بر رویکردها و روش علمی، یک ضرورت است و می توان با استفاده از رویکردهای مختلف ساختارگرایی و انتقادی، مطالعاتِ تاریخِ قرآن را با انطباق بیشتر بر حقیقت تاریخی به رشته تحریر درآورد. توجه به رویکرد ساختارگرا در مطالعاتِ تاریخِ قرآن، ارتباط بین بسیاری حوادث و رویدادهای تاریخ تمدّن اسلامی را با قرآن و سنت نبوی به عنوان زیر بنای تمدّن اسلامی نشان می دهد؛ از جمله این موضوعات، مسئله قتل عثمان بن عفان و اقدامات حجاج بن یوسف ثقفی است. بهره گیری از رویکرد انتقادی نیز، نشان گر لزوم نقد تاریخی روایات زید بن ثابت، ابن شهاب زهری، شعبه بن حجاج، ابن ابی داود و ابوعبید قاسم بن سلام است.