الگوی تشویق و تنبیه از منظر نهج البلاغه با تأکید بر هفت سال دوّم (کودکی) تعلیم و تربیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
413 - 438
حوزه های تخصصی:
دو عامل تشویق و تنبیه، از روش های مهمّ در تعلیم و تربیت انسان، به ویژه در تحوّل شخصیّت و کُنش های رفتاری بهنجار ایشان می باشند؛ زیرا طبیعت او به گونه ای است که وقتی در انجام اُمور، مورد تشویق قرار می گیرد، معمولاً در صدد برمی آید تا آن اُمور را بهتر انجام دهد و برعکس انسانی که مورد تنبیه، نکوهش یا ناسپاسی قرار می گیرد، دلسرد و بی رغبت می شود و احساس حقارت و ضعف می کند، و نمی تواند از استعدادهای خویش به نحو مطلوبی استفاده نماید. لذا این پژوهش با هدف طرّاحی الگوی تشویق و تنبیه از منظر نهج البلاغه، با روش توصیفی- پیمایشی و استفاده از منابع کتابخانه ای و کسب دیدگاه متخصّصان و خُبرگان در اُمور تربیتی با استفاده از روش دلفی، مبتنی بر شیوه تحلیل مضمون، مورد اعتباربخشی قرار گرفت که نتایج آن به این شرح می باشد : از دیدگاه متخصّصان و خُبرگان در اُمور تربیتی، الگوی تشویق کلامی تعریف بالاترین رتبه، و الگوی تنبیه غیربدنی تذکّر بالاترین رتبه را در بهبود اوضاع تعلیم و تربیت دارند.