تحلیل انتقادی مبنای زبان شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن با تأکید بر آراء عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین ملاک های جدی در اعتبارسنجی یک دیدگاه، مطالعه انتقادی نمود های معرفتی بیرونی و بازکاوی مبانی، شالوده ها و زیرساخت های بنیادین فکری آن است. مبنای زبان شناختی یکی از مبانی بنیادی، مهم و سزامند کاوش در حوزه حیرت آفرین انگاری زبان قرآن است. این نوشتار می کوشد با کاربست ملاحظات دقیق عقلی، مبنای یادشده را مورد تحلیل انتقادی قرار دهد و بدین طریق سستی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن را به اثبات بنشیند. روش پژوهش این مقاله اسنادی و تحلیلی است و یافته های تحقیق حاکی از این ست که مبنای زبان شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن دچار چالش های جدی بسیاری است. به عنوان نمونه نخست از حیث تبارشناسی با هرمنوتیک فلسفی هم آوایی دارد. دوم از لحاظ معناشناسی نگرشی مفاهمه ناپذیر قلمداد می شود. سوم از نظر روش شناسی برخوردار از منطق نسبی گرایی در تفسیر و چالش مندی نفی معنای گوهری متن است. چهارم اشکال روایی تحمیل گری و تحریف در تفسیر را فراروی خود می بیند. بنابراین دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن به معنای فهم ناپذیری و بی قراری معنایی آن، مبتنی بر مبنایی معیوب تولید شده است.