نقد روشی مطالعات تاریخ قرآن با تأکید بر رویکرد واساخت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثبات اصالت و صحت متن قرآن کریم به عنوان مهم ترین منبع دین اسلام، تا حدودی با دانش تاریخ قرآن کریم مرتبط است. از آنجا که موضوعات مختلفی بر انگیزه مورّخین در روش مطالعه تاریخی تأثیرگذار بوده و آسیب های مهمّی در واقع گرایی گزاره های تاریخ جمع قرآن کریم ایجاد شده که رفع آن نیازمند به شناخت واساخت گرایی مطالعات تاریخ قرآن است، لذا نقد علمی و آسیب شناسی روشی این متون، با توجه به گونه های مختلف آن برای تعیین میزان صحت اطلاعات، دارای ضرورت تحقیق است. به همین منظور این پژوهش تلاش دارد با استفاده از روش واساختگرایی و شناسایی ویژگی های شخصی مورّخ، شرایط زمانی، سیاسی، اعتقادی، انگیزه و پیش فرض های مورخ را شناسایی کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که راویانی همچون؛ زید بن ثابت، ابن شهاب زهری، ابن شعبه، ابی داود سجستانی و ابوعبید قاسم بن سلام، تحت تأثیر انگیزه های سیاسی و دینی اقدام به ثبت تاریخ قرآن نموده اند. همچنین قرآن پژوهان اهل سنت، شیعه و مستشرقان، تحت تأثیر پیش فرض های کلامی متنوعی مانند عدالت صحابه، عدم وحیانیت قرآن و اثبات تواتر قرآن اقدام به نگارش تاریخ قرآن کرده اند.