بررسی و مقایسه مفهوم پردازی های سر و دل در شاهنامه، خسرو و شیرین نظامی و غزلیات شمس از دیدگاه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه شناختی، استعاره را ابزاری زبانی مفهومی می داند که انسان از آن در جهت شناخت و بیان مفاهیم پیرامون خود استفاده می کند. بر اساس این نظریه بسیاری از مفاهیم به کمک استعاره برای انسان قابل درک می شوند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با توجه به دیدگاه شناختی به مقایسه و بررسی مفهوم سازی های سر و دل در شاهنامه ، غزلیات شمس و خسرو و شیرین نظامی می پردازد. این پژوهش در پی پاسخ به دو پرسش است که شعرای مذکور در مفهوم سازی خود از کدام مفاهیم مبدأ کمک گرفته اند و در تمایز زبان شعری شان از زبان روزمره از چه ابزارهای شناختی استفاده کرده اند؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که در بیش تر استعاره ها، سر و دل با مفاهیم عینی تری چون انسان، حیوان، گیاه، ظرف و شیء مفهوم پردازی شده اند و دیگر این که شعرای مذکور هرچند تحت تأثیر سنن ادبی، زبانی و ریشه های فرهنگی گاهی از استعاره های همانندی استفاده کرده اند؛ اما هر یک با بهره گیری از سازوکارهای شناختی گسترش، الغاء، ترکیب و هم چنین با گریز از قواعد زبانی به ایجاد تصاویری بدیع پرداخته اند که همین امر سبب تمایزِ مفهوم پردازی های آن ها شده است.