محمد نادرکردی

محمد نادرکردی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱ مورد از کل ۱ مورد.
۱.

پایانِ داستان ها «پیوستار سکون در رمان فارسی دهه چهل»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آستانه پایان بندی پیوستار رمان کرونوتوپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۵۶
ژانر رمان در پیوند با زمان معاصر همواره خلق کننده جهانی نو و رو به آینده است که مفهوم حرکت و نامتنهای بودن را توأمان در درون خود نهفته دارد. در چنین چشم اندازی نمی توان رمان را صرفاً به بازتابی از شرایط خاص اجتماعی- تاریخی دورانی مشخص، یا به خدمت ایده و رسالتی خاص تقلیل داد. ژانر رمان و جهان داستانی اش مخلوق رابطه ای پیچیده و درهم تنیده از عناصر گوناگون متباین از جمله: جهان واقعی به مثابه منبع بازنمایی، جهان بازنموده اثر ادبی، مؤلف و مخاطب در زمان ها و مکان های متفاوت است که می توان از آن ها به مثابه پیوستار رمان نام برد. بر اساس این نگاه، رمان و به صورت خاص پایان بندی آن به مثابه آستانه یا مرزی در رابطه با دیگر عناصر پیوستارِ رمان ترسیم شده است که با توجه به چگونگی بسته شدن آن یعنی: سخن فرجامین داستان یا گفتار راوی و قهرمانان داستان درباره خویش و جهان شان، گرایش آن داستان را در نسبت با حرکت یا سکون و ایستایی اش به صورت خاص، و ژانر رمان به صورت کلی مد نظر قرار گرفته است. این نگاه با تکیه بر مفاهیم ژانر رمان، حماسه، آستانه، پیوستار زمانی-مکانی«کرونوتوپ» از نگاه باختین صورتبندی شده است. بر این اساس در پایان رمان شوهر آهو خانم، حرکت سیدمیران که از خیابان شروع و به گاراژ رسیده بود در بازگشتی ایستا به خانه منتهی می شود؛ در سووشون یوسف به مثابه دیگری زری کشته و حذف می شود؛ و حرکت خالد در رمان همسایه ها از خانه ای محصور آغاز می شود، در خیابان تداوم می یابد و به زندان ختم می شود.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان