بلاغت روایی ژرار ژنت و کارکرد روایت در رمان های زویا پیرزاد
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
120 - 138
حوزه های تخصصی:
نظریه بلاغت روایی، از آراء مهم ژرار ژنت، روایت شناس مطرح فرانسوی است. این اصل، می تواند به خوبی در شناخت نقاط ضعف و قوّت یک داستان به ما کمک کند. منظور از بلاغت روایی در اندیشه ژنت، آنچه از بلاغت به طور معهود می شناسیم نیست؛ بلکه ژنت معتقد است که اگر شیوه روایت یک داستان، به گونه ای باشد که تمهیدات موجود در آن، همگی در نهایتِ انسجام باشند و به پیشبرد پی رنگ داستان به طور مناسب کمک کنند، با روایت بلاغی مواجه هستیم. البته ژنت، مصادیقی نیز برای این نوع روایت ذکر کرده است، مصادیقی مانند تداعی غیرمنتظره، دراماتیزه کردن لحن و پی رنگ ضمنی که همگی در کنار سایر مصادیقی که پیش از ژنت هم مطرح شده مانند زمان و شخصیت پردازی، باعث ایجاد ساختار یک داستان می شوند. در این مقاله بنابر این نظریه، به بررسی آثار مطرح زویا پیرزاد، نویسنده برجسته معاصر پرداخته می شود. روش تحقیق از نوع تحلیلی-تطبیقی است. از اهم یافته های این مقاله این است که پیرزاد با به کاربستنِ تمهیداتی مانند پی رنگ ضمنی و ایجاد لحن نمایشی، موفق شده عنصر تعلیق و اشتیاق به تداوم خواندن را در خواننده به بهترین شکل ایجاد کند.