ارزیابی یک مدل قیمت گذاری در یک زنجیره تأمین دوسطحی با یکپارچه سازی کانال های سنتی و مدرن با لحاظ سیاست مرجوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
92 - 111
حوزه های تخصصی:
هدف: در این پژوهش، تحلیل یک مسئله قیمت گذاری در زنجیره تأمین دوسطحی، متشکل از یک تولیدکننده و چندین خرده فروش با کانال های توزیع سنتی، الکترونیک و همه کاره، شامل «خرید برخط، دریافت در فروشگاه»، «خرید برخط، تحویل در منزل» و «سفارش در فروشگاه، تحویل در منزل» بررسی شده است. همچنین یک تابع تقاضای وابسته به قیمت کالا، سیاست مرجوعی در کانال برخط و مدت زمان تحویل توسعه داده شده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی یک مسئله قیمت گذاری با در نظر گرفتن کانال های توزیع متنوع در حالت تک پریودی تک محصولی و ارائه رویکرد حل مطلوب و قابل استفاده در مسائل واقعی، به عنوان ابزار تصمیم گیری است. همچنین، بررسی تأثیر عوامل مختلف بر میزان متغیرهای تصمیم و سود کل زنجیره تأمین جزء اهداف پژوهش است. روش: مسئله به صورت یک مدل برنامه ریزی غیرخطی مدل سازی و با استفاده از نرم افزار گمز کدنویسی و اجرا شده است. همچنین چند مثال عددی، به منظور بررسی اثر تغییر برخی پارامترها بر مقادیر متغیرهای تصمیم، تقاضا و سود زنجیره تأمین حل شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد که دو پارامتر حساسیت قیمتی تقاضا و حساسیت مرجوعی تقاضا، بر متغیرهای تصمیم، از جمله قیمت فروش خرده فروشان، قیمت مرجوعی، مدت زمان تحویل و سود کل زنجیره تأمین تأثیر شدیدی دارند. نتیجه گیری: این پژوهش رویکردی یکپارچه را برای ارزیابی تأثیر تصمیم های قیمت گذاری و سیاست مرجوعی در زنجیره تأمین پیشنهاد می کند. بنابراین مطالعه حاضر می تواند راهنمایی اثربخش، به منظور تصمیم های عملیاتی شرکت ها، برای استفاده هم زمان از تصمیم های قیمت گذاری، سیاست مرجوعی و زمان تحویل باشد؛ به گونه ای که خرده فروش الکترونیک می تواند تصمیم های عملیاتی خود را در خصوص به کارگیری سیاست مرجوعی کالا باتوجه به تحلیل های ارائه شده اتخاذ کند.