کنش مندی هنری و فرهنگی قالی ایرانی در سفرنامه های عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۶
77 - 91
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در میان ادوار تاریخی ایران زمین، عصر صفوی از منظر پرداختن به انسان شناسی فرهنگی اقوام ایرانی ارزش به سزایی دارد. جایی که در آن به لطف آشنایی با جهان غرب، بنیان های نقد اجتماعی و نگاه انتقادی به مشکلات و مصایب اجتماعی شکل گرفت و همزمان عناصر زشت و زیبای سازنده جامعه ایرانی به اروپا نمایانده شد. آرای سیاحان اروپایی در باب عناصر فرهنگی جامعه ایران، آیینه تمام نمایی است که تبیین و تحلیل آن می تواند به شناخت ارکان عمده فرهنگ و تمدن ایرانی در آن روزگار بیانجامد. توجه اعجاب برانگیز سفرنامه های دوره صفویه به قالی ایرانی و تبیین زیبایی و ظرافت آن در شمار مواردی است که سیاحان فرنگی در نوشته های خود آورده و از این رهگذر بر یکی از بنیان های فرهنگی ایران و یکی از ملزومات زیست بوم جامعه ایرانی انگشت نهاده اند. در پژوهش حاضر به این پرسش که سفرنامه های فرنگی روزگار صفویه، کدام ابعاد انسان شناسی، هنری و تجاری در پیوسته با فرش ایرانی را تبیین کرده اند و این ابعاد در نگرش غربیان نسبت به ایرانیان چه تأثیری نهاده پاسخ داده می شود.روش پژوهش: این پژوهش متکی به شیوه توصیفی- تحلیلی است که پس از استخراج مطالب مورد نظر از متون مورد بررسی، به کمک منابع کتابخانه ای تبیین و تحلیل شده است. نظر به اینکه این پژوهش براساس داده های تاریخی مندرج در سفرنامه ها صورت پذیرفته، لذا روش پژوهش تاریخی نیز در شمار روش های پژوهش است.یافته ها: بر بنیاد آنچه ازخلال بررسی یاد کرد قالی ایرانی و متعلقات آن در سفرنامه های فرنگی عصر صفوی استنباط می شود، فرش ایرانی یکی از نیکوترین و جذاب ترین رسولان فرهنگی ایران در نگاه اروپاییان سده هفدهم میلادی و پس از آن بوده که توانسته است با جاذبه بصری شگفت انگیزخود، سیمایی مقبول از ایران عصر صفوی در خاطر فرنگیان ترسیم نماید. قالی ایرانی افزون بر ارزش و نفاست مادی، توانسته اعجاب هنری فرنگیان را برانگیزد و در بهبود نگرش آن ها نسبت به اقوام متعدد ایرانی ایفای نقش نماید. همچنین پاره ای از هویت فرهنگی اقوام ایرانی از رهگذر نقش و طرح های قالی برای اروپاییان هویدا شده است.نتیجه گیری: در سفرنامه های فرنگی اشاره به مراکز قالیبافی، دانش بومی قالیبافی و آداب و رسوم در پیوسته با آن فراوان است. بخش قابل توجهی از مؤلفه های فرهنگی اقوام ایرانی، همچون پیوند طرح های قالی با قصه های اساطیری و تاریخ ایرانی، کاربست فرش در مراسم مذهبی و مانند آن از دل تار و پود همین فرش به ناظر اروپایی شناسانده شده است. بیشینه توجه سفرنامه ها به مبحث تکثر، پراکندگی و تنوع طرح و نقش قالی ایرانی و کمینه آن مربوط به آداب و رسوم ایرانی در پیوسته با فرش است.