تحلیل تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار از زلزله استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
431 - 462
حوزه های تخصصی:
بلایای طبیعی به یک اندازه بر جمعیت درگیر تأثیر نمی گذارند. زنان سرپرست خانوار از گروه های اجتماعی آسیب پذیر در موقعیت بحران زا هستند. نحوه مواجهه زنان با موقعیت بحران ارتباط بسیار زیادی با زمینه فرهنگی، سازوکارهای قدرت و موضوعات مرتبط با جنسیت دارد. از طرفی، عاملیت زنان نیز در این مواجهه اهمیت دارد. مقاله حاضر به تشریح تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار از زلزله با هدف ارائه مدل مفهومی «فرایند توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در بحران» می پردازد. این مطالعه کیفی و با روش «نظریه زمینه ای» است. داده های میدانی از طریق نمونه گیری نظری و مصاحبه عمیق با 15نفر از زنان سرپرست خانوار در مناطق هشت گانه زلزله زده کرمانشاه از جمله ثلاث باباجانی و سرپل ذهاب تا حد اشباع نظری جمع آوری و با روش نظریه زمینه ای تحلیل شده است. در نهایت، داده ها به 363 مفهوم، 20 مقوله عمده و مقوله هسته تشدید بنیادهای اجتماعی ناتوان ساز کدگذاری و تحلیل شد. پدیده برساخت شده «فقر قابلیتی تهدید فرصت ها» (زنان ناتوان) ناشی از بستر نظام های ارزشی و ایدئولوژی های سرکوب گر حاکم بر زنان، ضعف مدیریت بحران، فقر و محرومیت منطقه و کمبود دانش فنی و مهارت است که راهبردهای تاب آوری و کنش فعال، کنش منفعل و... را به دنبال داشت. درماندگی و دلزدگی، چالش قدرت، تهدید و ناامنی، احساس رهاشدگی، آسیب های جسمی و روانی و چالش فرزندان پیامدهای ناشی از پدیده ذکرشده است که نظریه زمینه ای آن در قالب مدل پارادایمیک ارائه شده است. نتایج نشان می دهد فرایند «قدرتمندشدن» زنان سرپرست خانوار در بلایا مشروط به شرایطی است از جمله اینکه فرصت ها از طریق ساختارهای حمایتی قابل دسترسی باشند و موانع و نیروهای بازدارنده آن قدر تهدید کننده و قوی نباشد که جلوی فرصت ها را بگیرد و به محرومیت از قابلیت ها منجر شوند و زنان نیز خود را واجد «عاملیت» بدانند.