واکاوی اثرات مؤلفه های حق به شهر در خام شهرهای غرب استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امکان استفاده برابر از ظرفیت های شهر برای ساکنان آن موضوعی است که به مطالبه ای مهم تبدیل شده و علت اصلی آن نیز مشکلات و معضلات انسانی و محیطی بی شماری است که برای شهرها به وجود آمده است؛ بر این اساس، زندگی در شهر تکالیفی را برای شهروندان ایجاد می کند که شهروندان متناسب با تکالیفی که قانون برای آن ها در نظر گرفته است، برای دستیابی به زندگی ایده آل، حق به شهر را برای خود متصور باشند. همچنین تحلیل شاخص های زیست پذیری با رویکرد حق به شهر می تواند نقشی کلیدی در رفع بسیاری از معضلات شهری ایفا کند و رضایت شهروندان را به همراه داشته باشد؛ ازاین رو هدف این مطالعه واکاوی اثرات مؤلفه های حق به شهر در خام شهرهای (غرب) استان بود. نوع پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری اول در این پژوهش، شهروندان شهرهای بلده، کجور و پول بودند که مطابق با سرشماری سال 1395، جمعیت سه شهر 7240 نفر بود و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران، معادل 365 نفر محاسبه شد. جامعه آماری دوم در این پژوهش، متخصصان شهری در سه شهر بلده، کجور و پول بودند که حجم نمونه از میان آن ها با استفاده از تکنیک دلفی 25 نمونه در نظر گرفته شد. نتایج پژوهش حاضر با توجه به آزمون فریدمن و t تک نمونه ای نشان داد، با توجه به سطح معناداری آزمون که کوچک تر از 0.05 (برابر 0.001) بود، در بعد اجتماعی-فرهنگی، شهر بلده با رتبه 2.14 بالاترین رتبه و در بعد اقتصادی، شهر کجور با رتبه 2.34 بالاترین رتبه را در میان خام شهرهای غرب استان مازندران داشتند. همچنین در بعد کالبدی-زیستی، با توجه به اینکه سطح معناداری آزمون بیشتر از 0.05 (برابر 0.302) بود، شهرهای کجور، بلده و پول رتبه متفاوت داشتند، اما ازآنجاکه این تفاوت معنادار نبود، دارای رتبه برابر بودند و بعد کالبدی-زیستی دارای بیشترین اهمیت بود. همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس در زمینه مقایسه نظرات شهروندان و متخصصان در رابطه با ابعاد اجتماعی-فرهنگی، کالبدی-زیستی و اقتصادی تحقق حق به شهر مشخص کرد، وضعیت این ابعاد از نظر شهروندان و متخصصان یکسان بود که در این راستا پیشنهادهایی مطرح شد.