پیرامون «را» در مفعول صریح بر مبنای رویکرد دستور واژی -نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دبیرمقدم (۱۳۸۳،۱۳۶۹) بر این باور است که «را» علاوه بر آنکه می تواند از لحاظ نحوی نقش نمای مفعول صریح باشد، از لحاظ اطلاعی می تواند نشان مبتدای ثانویه آن باشد. در این بین، برخی از پژوهشگران رخداد «را» در مفعول صریح به عنوان نشان مبتدای ثانویه، هنگامی که نکره است و یا هنگامی که در پاسخی به پرسش گوینده به عنوان کانون اطلاعی در بافت گفتمانی تلقی می شود، مورد چالش قرار داده اند و این نشان را معطوف به عواملی چون تشخیص پذیری، معرفگی و مشخص بودگی دانسته اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نشان «را» بر اساس رویکرد کینگ (۱۹۹۷)، بات و کینگ (۲۰۰۰) و ابوبکری (۲۰۱۸) در دستور واژی -نقشی با تکیه بر تعاریف ارائه شده از مبتدای ثانویه توسط دبیرمقدم (۱۳۸۳،۱۳۶۹) و دالریمپل و نیکولااوا (۲۰۱۱) است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و داده ها به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده اند. یافته ها نشان می دهند که «را» به عنوان پس اضافه دستوری در ساخت نقشی در مشخصه «صورت حرف اضافه» قرار می گیرد و می تواند نقش مفعول متممی پذیرنده و یا کنش پذیر را به جای نقش مفعول صریح نشان دار کند. «را» در ساخت اطلاع در مشخصه «صورت گفتمانی» قرار می گیرد و منجر به نشان داری مبتدای ثانویه می شود. در ساخت سازه ای نیز به عنوان هسته حرف اضافه باعث شکل گیری گروه حرف اضافه ای می شود. همچنین در موارد چالش برانگیز مذکور این امر نشان داده شده است که با پیشنهادی مبنی بر ساخت اطلاع لایه ای، نشان «را» به عنوان «صورت گفتمانی» مبتدای ثانویه را در سطح جمله نشان دار می کند و در سطح گفتمانی مبتدای ثانویه می تواند در لایه زیرین و یا بیرونی سایر عناصر اطلاعی در ساخت اطلاع قرار گیرد. ازاین رو می توان نتیجه گرفت که رویکرد مذکور در دستور واژی-نقشی هم راستا با نظر دبیرمقدم (۱۳۸۳، ۱۳۶۹) مبنی بر تأثیر عوامل نحوی و اطلاعی بر رخداد «را»، می تواند بازنمایی جامعی از نشان «را» ارائه دهد.