ارزیابی پیامدهای نظام برنامه ریزی روستایی کشور در استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال بیستم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۵
21 - 35
حوزه های تخصصی:
این تحقیق بر اساس متغیرهای؛ نارسایی ها، عوامل محیطی و ناحیه ای، توجه و تاکید بر تصمیم گیری و عمل غیر متمرکز، توجه کمتر به جایگاه روستا و سیاستگذاری برنامه ریزی توسعه روستایی در دوره قبل و بعد از انقلاب اسلامی و نیز برنامه ریزی فرابخشی به جای بخشی نگری انجام شد و جامعه آماری نمونه آن دربرگیرنده 127 نفر به روش دلفی بوده است. ابزار پژوهش مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی، پایایی(روش ضریب آلفای کرونباخ) و نرمال بودن داده ها(آزمون کلموگروف اسمیرونوف) به کمک روش های آماری مورد تایید قرار گرفتند. در نهایت، جهت آزمون فرضیه های تحقیق از آزمونt تک نمونه ای به کمک نرم افزار SPSS آماری استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در پنج فرضیه بر اساس تجزیه و تحلیل آماری استخراج شده از پرسشنامه ها؛ نتایج تخمین، سطح معناداری متغیرهای نارسایی، عوامل محلی و ناحیه ای، توجه و تاکید بر تصمیم گیری و عمل غیر متمرکز، توجه کمتر به جایگاه روستا و سیاستگذاری برنامه ریزی توسعه روستایی در دوره قبل و بعد از انقلاب اسلامی و نیز برنامه ریزی فرابخشی به جای بخشی نگری در ارتباط با متغیر مدل نظام سیاست گذاری برنامه ریزی توسعه روستایی ایران کمتر از 0/05 می باشد، بنابراین در سطح اطمینان 95 درصد رابطه این متغیرها معنادار است. همچنین مقدار آماره t برای پنج فرضیه به ترتیب 649/36- ، 826/33-، 571/27-، 694/30- و 384/28- بدست آمد. طی فرآیند تحقیق ثابت شد که نظام سیاست گذاری برنامه ریزی توسعه روستایی در کشور دارای مشکلات، نارسایی ها و چالش هایی است. همچنین برنامه ریزی متمرکز امکان و مجال استفاده از ظرفیت های محلی و ناحیه ای را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه نمی دهد و این مساله خود موجب دور ماندن روستا و مناطق روستایی از توسعه می گردد. تمرکززدایی در برنامه ریزی توسعه روستایی کشور باید به عنوان یک اصل محترم شمرده شده و به عنوان یک ضرورت تلقی گردد.