نادر سالارزاده امیری

نادر سالارزاده امیری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

رابطه بین برخورداری از انواع سرمایه و نوع نگرش به عدالت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۷۸
سرمایه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، جزو منابع ارزشمند در هر جامع های محسوب می شوند. بنا بر نظریات جامعه شناسان، ترکیب این سرمایه ها پایگاه اقتصادی - اجتماعی فرد را تعیین می کند. میزان برخورداری افراد از این سرمایه ها، محل قرارگیری افراد را در فضای اجتماعی مشخص می نماید. همچنین طبق دیدگاه جامعه شناسی، شناخت نوع نگرش افراد نسبت به مسائل مختلف، از پایگاه اقتصادی - اجتماعی آن ها نشآت می گیرد. در واقع نگرش افراد به مسائل اجتماعی به میزان برخورداری آنها از سرمایه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بستگی دارد. از طرفی، عدالت اجتماعی چیزی جز چگونگی توزیع این سرمایه ها نیست. همواره نظریه پردازان عدالت اجتماعی به دنبال ارائه راهی برای چگونگی توزیع این سرمایه ها بوده اند تا جامعه ای ایده ال پایه ریزی کنند. در این پژوهش، دیدگاه های نظری به عدالت اجتماعی در چهار رویکرد نیاز، برابری، انصاف و فردگرایی اقتصادی دسته بندی شده اند و رابطه پایگاه اجتماعی فرد با نوع نگرش او به عدالت اجتماعی با استفاده از مقیاس راسینسکی مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق در بین ۳۷۱ نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده است. نمونه گیری به صورت سهمیه ای بوده و در هر دانشکده با توجه به نسبت جنسیت دانشجویان، تفکیک صورت گرفته است. یافته ها و نتایج تحقیق حاکی از وجود رابطه بین نوع نگرش فرد به عدالت اجتماعی و برخورداری از انواع سرمایه است. در این بین، نقش سرمایه اقتصادی و فرهنگی، پر رنگ تر از سرمایه اجتماعی است. گرایش افراد نمونه، بیشتر به رویکردهای برابری خواهی بوده است تا تناسب. اما در مجموع، افراد در پایگاه های بالاتر به رویکرد فردگرایی اقتصادی گرایش بیشتری داشته اند. افرادی که سرمایه اقتصادی بیشتری داشته اند به رویکرد فردگرایی اقتصادی و افرادی که سرمایه فرهنگی بیشتر داشته اند. کمتر به رویکردهای تناسب گرایش داشته اند. همچنین افراد با سرمایه اجتماعی بالا به رویکرد انصاف گرایش بیشتری نشان داده اند. جنسیت و سن نیز در شکل گیری نگرشی افراد موثر بوده اند. ضمن این که جامعه مورد بررسی از سرمایه اقتصادی نسبتاً بالا، سرمایه فرهنگی متوسط و سرمایه اجتماعی پایین برخوردار بوده است.
۲.

بررسی تطبیقی روش شناسی مارکس و دورکیم در فرایند شناخت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۸۲
روش شناسی یکی از وجوه فلسفه شناخت و رکن مهمی از جهان بینی است. اهمیت روش شناسی در شناخت فلسفی (و به طور کلی در هر نوع شناخت ) تا به آن حد است که می توان روش شناسی را به مشابه امضای فیلسوف و جامعه شناسی در پای اثر خویش تلقی کرد. این مقاله به مقایسه روش شناسی دو جامعه شناس کلاسیک، یعنی مارکس و دورکیم اختصاص یافته است. به نظر می رسد روش شناسی این دو اندیشمند در زمینه مسائل اجتماعی، دارای شباهت های اساسی است. بنابراین، هدف مقاله، بررسی بنیان های مشترک روش شناختی این دو اندیشمند است. مستندات نشان می دهد هم مارکس و هم دورکیم برای شناخت پدیده مورد نظر از تحلیل ساده ترین نمود پدیده آغاز کرده اند تا بتوانند وضعیت پیچیده را بر پایه آن توضیح دهند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان