چرا یک طبیعی گراییِ بسنده باید انگاره های هنجاریِ جوهری را در خود بگنجاند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
255 - 271
هم نوع علم گرایانه و هم نوع غیرعلم گرایانه طبیعی گرایی منکر آن هستند که ارزش ها، دلایل و معانی ای که به عنوان معیارهای هنجاری فهم می شوند، بخشی از محتوای تبیین های علّی و موضوعاتی برای تحقیق علمی اند. این دیدگاه ناشی از این فرض هرمنوتیکی است که مقوله های هنجاریِ جوهری که حیات انسان را می سازند فقط می توانند نوعی کارِ تفسیری داشته باشند و به این ترتیب نمی توانند بخشی از تبیین های علمی باشند. با این حال، با ظهور علوم اجتماعی مبتنی بر مدل، نیروی این فرض در حال تضعیف است. در این مقاله، من استدلال می کنم اگر علم یگانه فعالیتی است که می تواند فهمی کامل از جهان انسان به دست دهد، نسخه مناسبِ طبیعی گرایی باید به گونه ای باشد که اهمیت تبیینی معیارهای هنجاری را در خود بگنجاند. برای رسیدن به این هدف، من از سه مدل مبتنی بر عامل (ABM) در مطالعات علوم مربوط به اعتیاد کمک می گیرم تا نشان دهم هنجارهایی که از تفسیرِ ارزش ها، دلایلِ کنش و معانیِ زندگیِ معتادان در سطح فردی أخذ می شوند برای مکانیسم های اجتماعیِ تبیینی ای که به نحوی دینامیک پدیده های تبیین خواه را ایجاد می کنند، ناگزیرند. سپس با شرح بیشتر این استدلال نشان می دهم نسخه های غالب طبیعی گرایی یا دچار تناقض اند یا پیش پاافتاده اند. با توجه به این نتیجه غیرمنتظره، مسلماً نیازمند تلقی ای بسنده تر از طبیعی گرایی هستیم که به جد بتواند هنجاریت جهان انسان را لحاظ کند.