تنقیح مبانی انسان شناختی آموزه کمال در عرفان نظری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
137 - 152
غایت آفرینش از منظر عرفان نظری به کمال رسیدن تک تک موجودات هستی است و شایسته ترین طریق برای تحقق آن را طریق انسان کامل دانسته اند. در تبیین این نگاه، پژوهش پیشِ رو به شیوه توصیفی تحلیلی به تنقیح مبانی انسان شناختی ناظر به مسئله «کمال انسان» در عرفان نظری پرداخته و به این نتیجه رسیده است که رویکرد این ساحت براساس این مبانی ویژه، ازجمله دوساحتی بودن وجود انسان، «قلب» حقیقت انسانی و مقام «خداگونگی» انسان، رویکردی خدامحورانه است. ویژگی خاص انسان در عرفان نظری برخورداری از قوه «خداگونگی» است. انسان خداگونه، انسان کامل خداخواهِ خداآگاه و باریافته به مقام قرب إلی الله است. در ادبیات عرفان نظری، تقرب به حق «ولایت» نام دارد و مراد از آن محو انانیت و تعیّن عبد و رسیدن به مقام فنای فی الله است که ملاک و میزان کمال انسانی است. منهج تربیتی عرفان نظری تربیت انسان به انسان است که بر مبنای آن نفوس مستکفی با استعانت از نفوس مکتفی با سیر و سلوک قلبی در مسیر قرب الی الله اعتلا می یابند و به میزان کسب کمالات اسمایی و بقا به صفات الهی در کردار و گفتار خویش، پیوندی راسخ میان حیات طیبه و حیات معقول ایجاد کرده، صراط مستقیم عبودیت را پیموده، خداگونه می شوند. نیل به «خداگونگی» که خود مفهومی تشکیکی و منشأ اثرات عینی است، غایت آفرینش انسان و کمال وجود اوست.