جایگاه ادبیات داستانی با رویکرد قصه گویی در یادگیری دانش آموزان
داستان و قصه از ژانرهای محبوب بشر از همان دوران اولیه زندگی است. داستان خلقت بشر، داستان های پیامبران و... دال بر اهمیت قصه در زندگی و نقش آن در آموزش می باشد. قصه، آیینه ای است که شنونده یا خواننده خود را در آن می یابد.قصه منعکس کننده امیدها،ترس ها،شادی ها،غم ها،مصائب،شانس،خلق و خو،نگرش و اعتقادات است.قصه پاسخی است به کنجکاوی انسان و کنجکاوی یکی از ابعاد فطرت انسان است.میل ذاتی انسان به شنیدن قصه موجب شده است تا قصه گویی به عنوان یکی از روش های آموزشی و تربیتی در طول اعصار مورد توجه باشد.قصه گویی در نظام آموزشی می تواند با اشکال مختلف درسی بیامیزد،به شرطی که روی برنامه ها به خوبی فکر شده باشد و ارتباط بین بخش های آن منسجم باشد.اگر فعالیت قصه گویی توسط فردی ناتوان که با اصول قصه گویی آشنا نیست،ارائه شود؛نه تنها نمی تواند موثر واقع شود بلکه علی رغم میل فطری کودک به قصه او را از محیط قصه فراری می دهد.معلم در نقش یک قصه گوی خوب می تواند مهارت خوب گوش کردن و مهارت زبانی کودکان را بالا برده و با خوب تلفظ کردن،استفاده از عبارات صحیح و اصولی و خوب بیان کردن الگویی صحیح در اختیار قرار داده و تاثیرگذار باشد.گفتن قصه انگیزه یادگیری را زنده می کند و مطلب را در حافظه جای می دهد.هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر ادبیات داستانی و قصه گویی بر یادگیری دانش آموزان است.پژوهش حاضر از نوع توصیفی-مروری می باشد که برای جمع آوری آن از مقالات و منابع معتبر در این زمینه استفاده شده است.