محبوبه ذباح

محبوبه ذباح

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

مطالعه تطبیقی داستان رزم کیخسرو و افراسیاب در نگاره های شاهنامه بایسنغری و طهماسبی با رویکرد ساختارگرایانه ولادمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۰۱
در دوره ایلخانان، نخستین نسخ مصور شاهنامه تولید شد و اشعار فردوسی، زمینه ای مناسب برای تصویرسازی قرار گرفت.  موضوع نگاره «نبرد کیخسرو با افراسیاب» در شاهنامه بایسنغری و طهماسبی، الهام گرفته از اشعار فردوسی است که در هر دو نسخه یکسان است؛ اما نگاره ها تفاوت هایی دارند که به دلیل داشتن تغییرات در بیان بصری حائز اهمیت هستند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و مقایسه دگرگونی های تصویرسازی نگاره ها می خواهد ژرف ساخت داستان را آشکار کند؛ از این رو  به این پرسش می پردازد که نگارگران شاهنامه بایسنغری و طهماسبی، چگونه داستان نبرد کیخسرو با افراسیاب را به تصویر کشیده اند؟ شیوه تحلیل در این پژوهش، بین رشته ای است و از رویکرد ساختارگرایی با تکیه بر نظریه ولادمیر پراپ برای تحلیل متن و تصویر استفاده می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هر دو نگاره در تطبیق با شاهنامه فردوسی دچار دگرگونی ساختاری هستند. در این امر، دلایلی مانند متأثرشدن از هنجارهای سیاسی، نظامی، اجتماعی و مذهبی، همچون شرایط ایدئولوژیک حاکم بر زمانه و زمینه و اعتقادات شخصی پادشاهان به عنوان سفارش دهندگان و مکاتب حاکم بر نگارگری مؤثر بوده اند. همچنین سبک شخصی نگارگران در بروز ویژگی های تصویرسازی، سبب ایجاد دریافت متفاوت از داستان فردوسی شده است. این امر حاکی از نوعی دگرگونی ساختاری در عوامل بیرونی و درونی، از قبیل حذف شخصیت رستم، توس و سپس جانشینی شخصیت بایسنغرمیرزا به جای کیخسرو به عنوان قهرمان در نسخه بایسنغری و جانشینی شاه طهماسب به جای کیخسرو در نگاره نسخه طهماسبی است.
۲.

واکاوی ساختار نگاره به بند کشیدن ضحاک در شاهنامه بایسنقری و طهماسبی با تکیه بر نظریه ولادمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: به بند کشیدن ضحاک شاهنامه بایسنقری شاهنامه طهماسبی ساختارگرایی ولادیمیر پراپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
از دوره ایلخانان نخستین نسخ مصور شاهنامه تولید شد و اشعار فردوسی زمینه ای مناسب برای تصویرسازی قرار گرفت. دو نسخه نگاره «به بند کشیدن ضحاک» در شاهنامه بایسنقری و طهماسبی که به داستان ضحاک می پردازند، به دلیل داشتن تغییرات در بیان بصری دارای اهمیت هستند. با توجه به مفهوم دگرگونی در دیدگاه ساختارگرایی به عنوان چارچوب نظری می توان دگرگونی ها را تحلیل و مقایسه کرده و سپس ژرف ساخت داستان را آشکار ساخت. پژوهش حاضر باهدف آشکار کردن ژرف ساخت داستان از طریق تحلیل و مقایسه دگرگونی های تصویرسازی دونگاره با تکیه بر نظریه ولادمیر پراپ به این پرسش می پردازد که نگارگران چگونه داستان به بند کشیدن ضحاک در شاهنامه فردوسی را به تصویر کشیده اند؟ این پژوهش توصیفی – تحلیلی است و گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای، ابزار فیش برداری و مشاهده صورت گرفته است. شیوه تحلیل در این پژوهش، کیفی و از رویکرد ساختارگرایی با تکیه بر نظریه ولادمیر پراپ استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد هر دونگاره در تطبیق با شاهنامه فردوسی دچار دگرگونی ساختاری هستند. در این امر، دلایلی همچون متأثر شدن از هنجارهای سیاسی، نظامی، اجتماعی و مذهبی همچون شرایط ایدئولوژیک حاکم بر زمانه و زمینه و اعتقادات شخصی پادشاهان به عنوان سفارش دهندگان و مکاتب حاکم بر نگارگری (مکتب هرات در شاهنامه بایسنقری و مکتب تبریز در شاهنامه طهماسبی) مؤثر بوده اند. همچنین سبک شخصی دو نگارگر در نمایش ویژگی های صوری و محتوایی، سبب برداشت متفاوت از اصل داستان فردوسی شده است. این موضوع بیانگر نوعی دگرگونی ساختاری در عوامل بیرونی و درونی همانند تغییر شخصیت منفور ضحاک به شخصیتی مظلوم و قابل ترحم در هر دونگاره و یا حتی جانشینی شخصیت بایسنقر میرزا به جای شخصیت فریدون در نگاره نسخه بایسنقری و شاه طهماسب به جای شخصیت فریدون و همچنین تبدیل فضای رزم داستان به فضای بزم و خاصیت چند زمانی در نگاره نسخه طهماسبی شده است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان