مبانی نظری، فرانظری و نقد نظریه واقع گرایی نئوکلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
واقع گرایی نوکلاسیک در چارچوب پارادایم واقع گرایانه با انگیزه غلبه بر کاستی های نظریات واقع گرایانه دیگر در تبیین چرایی تفاوت در رفتار واحدها به رغم یکسان بودن شرایط محیطی ارائه شد. رئالیست های نوکلاسیک معتقدند که با مطالعه موردی و مشاهده عینی و تحلیل نظری، قادر خواهند بود تا تئوری های واقع گرایانه را براساس اصول پایه ای واقع گرایی به محک تجربه گذارند؛ اصولی که عملاً ممکن است در نظریه پردازیهای واقع گرایانه از آنها چشم پوشی شده باشد. سؤال اصلی این نظریه آن است که چرا تئوری های دیگر روابط بین الملل در تفسیر روابط علّی ناتوان هستند و چگونه می توان بر این نقص فائق آمد. بدین منظور واقع گرایی نوکلاسیک فرض می کند که نظریه کامل تبیین کننده روابط علّی در سیستم بین الملل باید سیستم را به عنوان نقطه عزیمت خود در نظر بگیرد اما در عین حال، به مختصات داخلی واحدها بپردازد و نتایج رفتاری واحدها را با عبور از ساختارهای داخلی شناسایی کند. براین اساس، پرسشمقالهآن است که:مبانی نظری و فرانظری نظریه واقع گرایی نوکلاسیک چه تأثیری بر فهم روابط بین الملل گذارده است؟ با اتکا به مباحث مطرح شده توسط متفکران اصلی این جریان نظری می توان گفت که مبانی عقل گرایانه واقع گرایی نوکلاسیک با ترکیب نگاه نظام مند و نگرش مبتنی بر اصالت کنش گران و کارگزاران توانسته است موجب تکامل فهم واقع گرایانه از روابط بین الملل شود. هرچند غلبه نگاه مادی گرایانه و فقدان نگاه عمیق به ابعاد معنایی زیست بین المللی سببب گشته است که این نظریه از شرح کل گرایانه برخی از رفتارهای بین المللی بازماند.