تأثیر سطح توسعه یافتگی مناطق و تحصیلات بر پیامدهای خشونت نمادین علیه زنان در خانواده با نقش میانجی خشونت نمادین (مورد مطالعه زنان متأهل شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
خشونت واقع بر زنان در خانواده می تواند به سلامت و امنیت آنان (بعنوان نیمی از جامعه) و کودکان (آینده سازان جامعه) آسیب رساند و خانواده را دچار بحران نماید. به علاوه این امر در خانواده نه یک موضوع خانوادگی بلکه یک معضل اجتماعی است چنانچه بحران خانواده دامن جامعه را نیز خواهد گرفت و خود از عوامل بازدارنده توسعه می باشد. تحقیق حاضر در تلاش است تا پیامد های خشونت نمادین را در روابط خانوادگی مورد بررسی قرار دهد؛ خشونتی که حافظه جمعی از آن بعنوان خشونت یاد نمی کند و مورد غفلت جمعی قرار گرفته است. روش پژوهش از نوع پیمایشی و با ابزار پرسش نامه است. هدف تحقیق کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل زنان متأهل شهر تهران هستند که بر اساس ملاک توسعه یافتگی، مناطق 2، 6، 10، 13 و 17 انتخاب و 450 نفر از زنان این مناطق به عنوان حجم نمونه براساس نرم افزار sample power تعیین شده و به روش نمونه گیری سهمیه ای مورد بررسی قرار گرفته اند. واحد تحلیل فرد است و در تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از همبستگی پیرسون و مدل سازی معادله ساختاری استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد متغیر آموزش و تحصیلات برخودشکوفایی، ازخودبیگانگی و بر سرمایه فرهنگی فرزند با نقش میانجی خشونت نمادین معنادار است. ولی متغیر توسعه یافتگی مناطق بصورت مستقیم بر خشونت نمادین موثر است اما بر خودشکوفایی بر ازخودبیگانگی و بر سرمایه فرهنگی فرزند با نقش میانجی خشونت نمادین معنادار نیست. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که متغیر خشونت نمادین در رابطه بین متغیر سطح تحصیلات و پیامدهای خشونت مذکور، نقش میانجی ایفا می کند اما در رابطه بین متغیر سطح توسعه یافتگی مناطق و پیامدهای این خشونت نقش میانجی ندارد.