واکاوی تجارب زیسته معلّمان ابتدایی شهر بهبهان از چالش های ارزشیابی آموزشی دانش آموزان در دوران کرونا
هدف مقاله حاضر تبیین چالش های ارزشیابی آموزشی در آموزش الکترونیکی در دوران کرونا بر اساس تجارب زیسته معلّمان ابتدایی شهر بهبهان بود. در این پژوهش کیفی، از روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته و جامعه آماری این پژوهش معلّمان فعّال دوره ابتدایی شهر بهبهان در آموزش مجازی سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ و روش نمونه گیری، تصادفی بود. در این مطالعه پس از مصاحبه با 14 نفر معلّم (7 نفر معلّم مرد و 7 نفر معلّم زن)، داده ها به اشباع رسیدند. برای تجزیه و تحلیل این داده ها از الگوی پیشنهادی اسمیت استفاده گردید که بعد از تحلیل یافته ها، پنج مضمون اصلی استخراج گردید. یافته های این پژوهش بر اساس تجارب زیسته معلّمان ابتدایی شهر بهبهان از چالش های ارزشیابی آموزشی دانش آموزان در دوران کرونا بیانگر آن است که ارزشیابی در برنامه درسی الکترونیکی دارای چالش هایی است که برخی از آن ها عبارت اند از: پایین بودن پهنای باند اینترنت، پایین بودن سطح سواد دیجیتال مربیان، محدودیت در انجام ارزشیابی عاطفی و روانی-حرکتی و غیره. بر اساس نتایج پژوهش حاضر نظام ارزشیابی در برنامه درسی الکترونیک، نیازمند بازنگری و دقّت نظر بیشتری است و با بهره گیری از فناوری های نوین آموزشی می توان در جهت رفع چالش های آن اقدام کرد؛ در همین راستا در این پژوهش راهکارهایی برای برطرف کردن چالش های پیش روی ارزشیابی در برنامه درسی الکترونیکی پیشنهاد شد که برخی از آن ها عبارت اند از: توسعه زیرساخت های فنی ضعیف و نامناسب، بهبود مشکلات نرم افزار شاد، برگزاری جلسات ضمن خدمت جهت آموزش آموزگاران و غیره.