تحلیل بسترها و موانع تحقق حکمروایی هوشمند (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
در سده معاصر، توسعه سریع فناوری های اطلاعات و ارتباطات راه دور، گذار از شهرصنعتی به گونه های مختلفی ازشهرهای جدیدهمچون: شهرهای دیجیتال،دانش محور،اطلاعاتی،فراگیر و در راس آنها شهرهوشمند را تسهیل نموده است. یکی از الزامات شکل گیری شهرهای هوشمند، تغییر در رویکردهای ناظر به مدیریت و حاکمیت برشهرها است که از آن به عنوان حکمروایی هوشمند یاد می شود. به نظربرخی صاحبنظران، شهرهای هوشمند با حکمروایی هوشمند آغاز می شوند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی بسترها و موانعی است که درتحقق یا عدم تحقق حکمروایی هوشمند نقش دارند و دراین راستا ضمن شناسایی و بررسی مصادیق حکمروایی هوشمند درسنندج، میزان آمادگی و تحقق پذیری بسترهای موجود در این حوزه را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.نوع پژوهش توسعه ای –کاربردی بوده و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی و پیمایشی می باشد. گردآوری داده های اولیه با بهره گیری از روش های اسنادی ومیدانی انجام گرفته وجامعه آماری شامل مدیران ارشد ادارات ،هیات علمی دانشگاهها وسازمان های مردم نهاد مرتبط با موضوع می باشند. براین اساس روش نمونه گیری انتخاب شده دراین پژوهش نمونه گیری طبقه ای است.فرایند تحلیل داده های بدست آمده از طریق مبانی تحلیل شبکه یا ANP و درقالب نرم افزار Super Desicion انجام شده است. نتایج این مطالعه باتوجه به معیارهای ارزیابی نشان می دهد که محورحکمروایی با کسب امتیاز 14/0 پس ازمحورهای محیط، تحرک و مردم هوشمند در رتبه چهارم تحقق پذیری قرارگرفته است.و درمیان موانع تحقق شهرهوشمند،کمبود نیروی متخصص و مراکزتحقیق وتوسعه مهمترین مانع درتحقق محیط هوشمند درشهرسنندج به شمار می رود.