نقش سبک های تربیتی خانواده در فرهنگ شهروندی ( مورد مطالعه: شهروندان استان لرستان)
منبع:
رهپویه ارتباطات و فرهنگ دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
31 - 47
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش سبک های تربیتی خانواده بر فرهنگ شهروندی در بین شهروندان 18تا 65 سال استان لرستان است. روش تحقیق پیمایش بوده و برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. حجم نمونه 852 نفر برآورد شده و شیوه نمونه گیری، چند مرحله ای بوده، به طوریکه پس از رعایت مراحل نمونه گیری، از شش شهرستان خرم آباد، بروجرد، الیگودرز، کوهدشت،الشتر و پلدختر و از هر شهرستان یک شهر و دو روستا متناسب با حجم جمعیت هر کدام، افراد نمونه تخصیص یافتند. از نظریه های ترنر، دالگرن، کالوو- سالگور در تدوین چارچوب نظری تحقیق استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که میانگین نمره شاخص فرهنگ شهروندی بر حسب طیف 1 تا 3، برابر با 56/2 است که مقدار آن نسبتاً بالاست. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان داد که بین متغیرهای گرایش به تعلقات طایفه ای و باورهای جنسیتی با فرهنگ شهروندی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین در بین ابعاد سه گانه سبک تربیتی خانواده، سبک تربیتی خانواده دموکراتیک رابطه معنادار و مثبت، سبک تربیتی آسان گیر رابطه معنادار و منفی و سبک تربیتی مستبدانه فاقد رابطه معنادار با فرهنگ شهروندی است. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که متغیر سبک تربیتی دموکراتیک به تنهایی ۲۶ درصد از واریانس کلی متغیر وابسته فرهنگ شهروندی را تبیین می کند. لذا این پژوهش به نقش مثبت سبک تربیتی خانواده دموکراتیک در تقویت و نهادینه کردن ابعاد فرهنگ شهروندی تأکید دارد. بنابراین توجه به سیاست های خانواده محور مبتنی بر سبک تربیتی دموکراتیک پیشنهاد می گردد. دولت ها از طریق فراهم نمودن شرایط، زمینه های زندگی و امکانات لازم به لحاظ ساختاری برای خانواده و نقش حمایتی و هدایت گری خود می توانند به گشودگی فرصت های اجتماعی در بستر نهاد خانواده جهت تقویت و نهادینه کردن ابعاد فرهنگ شهروندی کمک کنند.