پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس هوش هیجانی و رضایت از زندگی در بین معلمان دوره ابتدایی شهرستان زاوه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس هوش هیجانی و رضایت از زندگی معلمان زن و مرد شهرستان زاوه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه معلمان زن و مرد دوره ابتدایی شهرستان زاوه در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از بین آن ها نمونه ای 180 نفری به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند که به دلیل وجود کرونا و عدم حضور معلمان در مدارس پرسشنامه های هوش هیجانی(شات، 1998)، رضایت از زندگی (دینر و همکاران، 1985) و بهزیستی روان شناختی (ریف، 1980) به صورت برخط از طریق شبکه های اجتماعی در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. یافته ها نشان داد بین هوش هیجانی و رضایت از زندگی با بهزیستی روان شناختی رابطه ای معنادار وجود دارد و هوش هیجانی و رضایت از زندگی سهم معناداری در پیش بینی بهزیستی روان شناختی دارند که در معلمان مرد 31 درصد و در معلمان زن 42 درصد از واریانس بهزیستی روان شناختی را تبیین می کنند. همچنین نتایج نشان داد در معلمان مرد، هوش هیجانی با 23/0درصد سهم معنادار و مثبتی در بهزیستی روان شناختی داشته است ولی در معلمان زن هوش هیجانی با 22/0درصد و رضایت از زندگی 20/0 توانایی تقریباً یکسانی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی داشتند. نتایج این پژوهش از نقش هوش هیجانی در معلمان مرد و هوش هیجانی به همراه رضایت از زندگی در معلمان زن، به عنوان عاملی مهم در پیش بینی بهزیستی روان شناختی حمایت می کند که می تواند کمک کننده خوبی در ارائه پیشنهاد های کاربردی در این حوزه باشد.