تحلیل شناخت مفهوم سکونت و مسکن در جغرافیای محیطی با تاکید بر بازخوانش نظریه فرهنگ گرایی آموس راپاپورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۲
۴۰۲-۳۶۹
حوزه های تخصصی:
راپاپورت را از جمله پیشگامان حوزه انسان شناسی فضا و معماری می دانند، کسی که هم کالبد را می شناسد و هم فرهنگ و سعی دارد این دو را در ارتباط با هم تحلیل کند. از این رو، در حوزه مفهوم شناسی جغرافیای محیطی، اصالت را به هیچ کدام این دو عنصر نداده و به نوعی رابطه رفت وبرگشتی بین آن ها معتقد است. به عبارت دیگر، درست است که در حوزه تداخل در جغرافیای محیط، انسان ها به محیط شکل می دهند ولی به محض آن که محیط ساخته شد، می تواند رفتار انسان ها را سازماندهی و کنترل کند. بنابراین راپاپورت موقعیت انفعالی انسان نسبت به محیط را رد کرده و به جای آن، نوعی کنش متقابل او و محیط جغرافیایی را پیشنهاد می کند. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و تحلیل استدلالی به بررسی دیدگاه راپاپورت در شکل گیری مجتمع های زیستی پرداخته می شود. در پایان نیز جمعبندی و نتیجه گیری لازم در این رابطه ارائه شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که وی اساس شکلگیری مجتمع های زیستی و مفهوم سکونت را دارای ابعاد کاملاً فرهنگی می داند و آنها را چنین تقسیم می کند: 1. نظریاتی که فضا را تعیین کننده روابط انسانی قلمداد می کنند. 2. نظریاتی که روابط انسانی را شکل دهنده فضا می دانند. و 3. نظریاتی که فضا و انسان را در تعامل متقابل می پندارند.