تأثیر ظرفیت جذب دانش بر عملکرد نوآوری سبز با نقش میانجیِ یادگیری زدایی و تعدیلگر یادگیریِ ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه قیاسی از نوع کاربردی دارای هدف توصیفی و استراتژی همبستگی است و به صورت مقطعی اجرا شده است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان شرکت پتروشیمی برزویه، به تعداد 340 نفر، بود که 180 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به شیوه ساده تصادفی، به پرسش نامه-های ظرفیت جذب دانش کارکنان مینباإوا و همکاران (2010، 2003) و ظرفیت جذب دانش سازمان لیچتن هالر (2009)، عملکرد نوآوری سبز چن و همکاران (2006)، سنجش یادگیری زدایی بکر (2008) و توانایی یادگیری از ارتباط سلنس و سالیس (2003) پاسخ دادند. ضریب آلفای کرونباخ برای تمامی پرسش نامه ها بیشتر از 7/0 بود و روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها با نظر متخصصان و روایی سازه با استفاده از روش تحلیل عاملی مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با نرم افزارهایSpss22 و PLS3 و روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها تأییدکننده برازش مدل تحلیلی و فرضیه هاست. نتایج بر اهمیت ظرفیت جذب برای توسعه فرایند عملکرد نوآوری سبز به منظور ایجاد مزیت رقابتی تأکید دارد؛ زیرا عملکرد سازمان را در مقابل رقبا افزایش می دهد. به علاوه، یادگیری زدایی می تواند با ایجاد تغییر مداوم، یاری رسانِ سازمان برای توسعه مهارت های جدید در جهت انطباق با نیاز های محیطی جدید باشد و یادگیری ارتباطی از طریق اشتراک و تبادل اطلاعات منجر به بهبود عملکرد نوآوری سبز می شود.