مؤلفه های شکل دهنده منظر فرهنگی شهرستان عباس آباد مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
۶۲-۴۳
حوزه های تخصصی:
رابطه متقابل انسان و محیط را می توان بسترساز ظهور مکان رخدادهای اجتماعی تلقی نمود. منظر فرهنگی، حاصل برآیند طبیعت، فرهنگ و تاریخ در گذر زمان، دربردارنده ارزش های فرهنگی-طبیعی است که تعامل میان انسان و طبیعت در طول تاریخ را نشان می دهد. از این رو، گسست رابطه انسان و محیط را می توان ناشی از عدم توجه کافی به منظر فرهنگی به عنوان عامل شکل دهنده ارتباط ادراکی دانست. اهداف این مطالعه به ترتیب شامل؛ شناسایی مؤلفه های شکل دهنده منظر فرهنگی مورد مطالعه و یافتن جنبه های مجهول ارزش های ماهیتی منحصر به فرد این مؤلفه ها در منطقه انتخابی هستند. پژوهش حاضر با پارادایم تفسیرگرایی، دارای ماهیت نظری-کاربردی بوده که با رویکرد کیفی و راهبردهای ترکیبی شامل؛ مطالعه موردی و مطالعات تاریخی تطبیقی، طراحی شده است. راهبرد نمونه گیری در داده های میدانی غیرتصادفی هدف دار بوده است. روش گردآوری داده ها در این مطالعه، به صورت میدانی (شامل مصاحبه با 13 نفر از متخصصان بر اساس اصل اشباع) و کتابخانه ای بوده است. یافته های حاصل از این فرآیند به انضمام تحلیل محتوای مستندات راهبرد مطالعه تاریخی-تطبیقی، منتج به استخراج یافته های پژوهش شدند. طراحی فضای شهری بر اساس منظر فرهنگی، با ایجاد تجربه ای جدید از منظر شهری، در نقش یک محرک، کنش های اجتماعی را به همراه دارد؛ بدین معنی که زندگی اجتماعی در شهر ها و درهم تنیدگی ذهنی مردم با شهر، متأثر از مناظر فرهنگی به کار گرفته شده در مکان های شهری بوده که منجر به ارتقای احساس تعلق و مانایی این حس در فرآیند تغییر نسل ها خواهد شد. از سوی دیگر، پرداختن به کیفیات فیزیکی اثرگذار در محیط مانند؛ مقیاس، فاصله، زمان و شرایط ادراک، در ایجاد ارتباط مخاطب با محیط بسیار مؤثر است. به بیان دیگر، بهره گیری از این معیارها باعث ارتقای روح مکان و تجلی زیبایی تمامی فرآیند های موجود در یک دوره زمانی با کیفیتی خاص خواهد شد، زیرا درهم تنیدگی ذهنی شهروندان زمانی شکل خواهد گرفت که احساس تعلق به شهر در جای جای آن وجود داشته باشد؛ به گونه ای که مردم با این حس در فضای شهری حضور یابند و خود را شهروندی فعال در ساخت و حیات آن شهر بدانند.