محمدعلی عباسیان
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
معرفت شناسی نیازمند عمل شناسی است(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
محمدعلی عباسیان
حوزه های تخصصی:
نظریه معرفت گزاره ای صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
41 - 67
کلید واژه ها: نظریه معرفت باور صدق توجیه صدرالمتالهین عمل شناسی
حوزه های تخصصی:
چیستی معرفت گزاره ای در معرفت شناسی معاصر ازمسایل مهم است. نظریه رایج در میان معرفت شناسان، معرفت گزاره ای را «باور صادق موجه» می شمرد، اما این نظریه با معضلی به نام «مشکل گتیه» مواجه شد. نقد گتیه بر تحلیل سه جزیی معرفت، باعث بازاندیشی بنیادین در مفهوم معرفت و پیدایش رویکردهای گوناگون از سوی معرفت شناسان معاصر گردید. این مقاله می کوشد با بازخوانی مساله «معرفت» در حکمت متعالیه، نظریه معرفت گزاره ای صدرالمتالهین را، متناظر با رویکرد های معرفت شناسی معاصر استخراج نماید. نظریه معرفت گزاره ای صدرا نظریه ای چند وجهی است؛ هم بعد معرفتی دارد و هم بعد عمل شناختی. وی معرفت را تنها به معرفت گزاره ای تحویل نمی کند، بلکه آن را دارای وجه عمل شناختی هم دانسته است. معرفت به اعتبار اخیردرفاعل اثرگذار است. ملاصدرا راه کسب معرفت گزاره ای را نیز به یک راه محدود نمی کند، بلکه در نگرش او قوای متعدد، فضایل معرفتی و اخلاقی، قوه قدسی، و حتی خداوند متعال، در دستیابی به معرفت مؤثر هستند.
اصول عملی معرفت شناسی
نویسنده:
محمدعلی عباسیان
منبع:
فصلنامه حکمت و فلسفه ۱۳۸۶ شماره ۹
25 - 37
کلید واژه ها: علم قضیه ای توجیه شاهد یا دلیل معرفت شناختی مشکل گتیه تعارض میان شواهد یا اعتقادات عمل شناسی اصول عمل شناسی
حوزه های تخصصی:
سنت حاکم بر معرفت شناسی مدعی است که شواهد یا دلایل معرفتی، یعنی شواهد یا دلایلی که باعث می شوند شخص با تکیه بر آنها به اعتقاد به قضیه ای صادق رهنمون شود، برای توجیه اعتقاد و تبیین علم قضیه ای شخص کافی هستند. اما به نظر این جانب وجود مشکلی ویرانگر در معرفت شناسی، به نام «مشکل گتیه»، حاکی از آن است که ملاحظه شواهد و دلایل معرفتی صرف و تکیه بر آنها، به تنهایی برای توجیه اعتقاد و تبیین علم قضیه ای کافی نیست. و همان گونه که ناخودآگاه مورد اذعان معرفت شناسی رایج قرار گرفته است، اصول روان شناختی – جامعه شناختی عمل شناسی نقشی غیرقابل انکار در تقویم و تنظیم رفتار معرفتی فرد به عهده دارند. این بدان معنی است که معرفت شناسی وابسته، و حتی نیازمند، عمل شناسی است.